حواشی «ابراهیم ضمیر» (3 حاشیه)

وی در پاسخ به این سوال که چه اتفاقی افتاد که پس از این سکوت طولانی وارد سینما شدید؟ می‌گوید:
بازیگری را همیشه دوست داشتم. ولی همان‌طور که پیش‌تر عرض کردم خودم را به نوشتن و داوری در بعضی جشنواره‌ها مشغول می‌کردم. البته در این سال‌ها برای حضور درسینما و تلویزیون هم دعوت شدم. مثلاً در اوایل انقلاب پیشنهاد بازی در فیلم «برنج خونین» زنده‌یاد «قویدل» را داشتم و یا در سریال «کوچک جنگلی» نقش حاج احمد کسمایی به من پیشنهاد شد که به دلایل شخصی نپذیرفتم و…
اما «در دنیای تو ساعت چند است؟» از نظر من غیرمتعارف و خاص بود. فضاسازی‌ها و تضادهای نشانده شده در متن برای من بسیار جذابیت داشت.
ابراهیم ضمیر در مورد اینکه چرا برای ۲۷ سال صحنه را ترک کرده‌است می‌گوید:
مشکلات زیادی وجود داشت. کار آخر که مجوز گرفت٬ شاید هشتمین یا نهمین کاری بود که برای مجوز گرفتن فرستادیم. مگر نمایشنامه‌ی خوب چقدر نوشته می‌شود؟ همانطور که گفتم تئاتر مجموعه‌ای از هنرهاست. به هنرهای دیگری از تئاتر پرداختم. داور جشنواره‌های مختلف تئاتر بودم و نمایشنامه نوشتم. البته نه به شکل حرفه‌ای بلکه هر وقت چیزی قلقلکم می‌داد دست به کار می‌شدم. از نمایشنامه‌هایی که برای صحنه نوشتم می‌توانم به «درشب»٬ «تبر»٬ «وقتی که آسمان می‌گیرد»٬ «یک نقب بزرگ تا روشنایی» و «آهنگی برای باران» اشاره کنم. یک فیلمنامه هم دارم به‌نام «پرواز».
نمایشنامه‌ی «وقتی که آسمان می‌گیرد» در سال (1352) برنده‌ی جایزه‌ی دانشجویی بوده‌است.