- منظوم
- هنرمندان
- سید روحالله حجازی
- حواشی سید روحالله حجازی
حواشی «سید روحالله حجازی» (1 حاشیه)
مهناز افشار در نامهای اعلام کرد که به علت کنار گذاشته شدن از فیلم «مرگ ماهی» از کارگردان این فیلم شکایت خواهد کرد.
متن این نامه که منتشر شد به این شرح است:
«به نام خالق هنر
با عرض ادب و احترام
و برای فرهنگ و هنر مینویسم
این ایام همه اهالی سینما و مخاطبانش در تب و تاب مقدمات جشنوارهی فیلم فجر به سر میبرند و انصافا چه خوش جنب و جوشی است تلاشی برای نمایش داشتههای فرهنگی در عرصه سینما، تلاشی که قرار است عیاری برای رقابت و بهترشدن باشد .
بهترشدنی که لازمهاش تشویق و استقبال از حضور همگان و صد البته نقد منصفانه و مصلحانه است .
در همین ایام موضوع شکایت بنده از کارگردان فیلم «مرگ ماهی» شاید برای برخی ایجاد سوال و ابهام کردهباشد و ناگفته نباشد که بسیاری از این برخی را جزو دوستان خویش میدانم ، پس بر خود لازم میدانم که بگویم …
خلاصه و گزیده میگویم؛ موضوع شکایت روشن و شفاف است، نه حاشیهای دارد و نه ناگفتنیای .
فیلمبرداری این فیلم چند روز پیش در حالی به پایان رسید که بنده به عنوان اولین بازیگر فیلم با تهیهکننده و کارگردان قرارداد بستم و حتی در بسیاری از بخشهای دیگر فیلم صمیمانه و دوستانه به همفکری و همکاری پرداختم ….
و عجبا که قرارداد بنده هنوز پابرجاست اما در حالی که یک روز هم جلو دوربین نرفتهام، میشنویم که فیلم به پایان رسیدهاست .
بله! کارگردانی که کمتر از انگشتان یک دست در این سینما تجربه دارد با تشخیص خود یا مشورت دیگران، بازیگر دیگری را همزمان جایگزین کرده و بدون حتی فسخ قرار داد بنده، فیلم را به پایان میرساند .
از قضا در عالم رندی، بازیگری را جایگزین میکند که از دوستان نزدیک من بوده و هستند که البته ایشان در یک وظیفهی اخلاقی از من نظرخواهی کردند که به شرط فسخ قرارداد بنده، ایشان حاضر به بازی در این فیلم خواهند بود اما نه فسخی، نه تماسی، نه اقدامی …. و فیلم به پایان رسید .
جهت حفظ و حرمت و آرامش پبش از نگاشتن این خطوط همه راههای ابتدا دوستانه و سپس قانونی را پیمودم و پس از آنکه متوجه شدم علیرغم آنکه از کارگردان شکایتی شدهاست، نه تنها مراحل تولید در حال سپریشدن هستند، بلکه در اقدامی عجیبتر از عجیب، درست در ایامی که فیلمهایی همچون «خانه پدری» یا «عصبانی نیستم» بدون هیچ دلیل قانونی از اکران عمومی منع میشوند، و یا حتی فیلمهایی مثل «استراحت مطلق»، «مادر قلب اتمی»، «خندههای آتوسا»، «دلتا ایکس»، «۳۶۰ درجه»، «دلم میخواد»، «نهنگ عنبر» و … به کلی از جشنواره کنار میروند، فیلم «مرگ ماهی» که کارگردان آن مرزهای قانونمندی را آشکارا زیر پا میگذارد و در حالی که رسما مورد شکایت واقع شده، پیش از رسیدگی به شکایت، رای داوری و حل اختلاف قانونی در بخش مسابقه جشنواره انتخاب میشود…
آیا این همان ‘رقابت آزاد‘ در عرصهی فرهنگ و هنر است؟
در نگاه اول شاید موضوع کمی شخصی به نظر برسد؛ اما در نگاهی فراتر شکایت بنده در راستای حفظ حرمت و احترام بازیگران سینما بوده و تلاشی در جهت ایجاد امنیت شغلی استعدادهای آیندهی این عرصه .
بله، من شکایت کردم و عزم کردم از حق خود دفاع کنم چرا که احساس میکنم این حق همه هم صنفهای من است .
امروزاین کارگردان به خود اجازه میدهد حق مهناز افشار را نادیده بگیرد، چرا که نمیداند قرار داد منعقد کرده را باید یا اجرا نماید یا فسخ نماید و یا اینکه به پشتوانههای خود میبالد و احساس نمیکند که عدالت جلو این منش او را خواهد گرفت... و در این چرخه فردا دیگرانی حق دیگرانی را ضایع خواهند کرد .
به عوامل و دست اندرکاران «مرگ ماهی» که برخی از پیشکسوتان این عرصه و برخی از استعدادهای آینده هستند پیشاپیش هم تبریک میگویم و هم صمیمانه خسته نباشید میگویم و اطمینان دارم همهشان نه تنها از بنده خردهای به دل نمیگیرند، بلکه هرکدامشان هم جای من بودند همین کار را میکردند و من امروز این اقدام را انجام دادم تا آنها مجبور نباشند در آینده در چنین وضع مشابهی بلکه بدترقرار بگیرند .
برای کارگردان فیلم آرزو میکنم امروز که در ابتدا راهشان هستند تواضع و اخلاقمداری بزرگان سینما را الگو خود قرار دهند که این رمز ماندگاریست … و باعث میشود تا اگر توان و استعدادی هم دارند تباه رفتارهای غیرحرفهای و غیرصادقانه نشود .
و برای جشنوارهی امسال هم بهترین حضورها و نمایشها را آرزو میکنم و آسوده خاطر سعی خواهم کرد از رقابت برابر و منصفانهی دیگران لذت ببرم و خود نیز فرا بگیرم .
در پایان به نام همه همکارانم و به نفع «فیلم مرگ ماهی» و به نفع سینما ایران از خانهی سینما مصرانه خواستار صدور رأی عادلانه و جاری کردن هر چه سریعتر آن میباشم.»
پس از انتشار نامه شکایتآمیز مهناز افشار نسبت به حذفش در فیلم «مرگ ماهی» روحالله حجازی کارگردان این فیلم در جوابیهای نسبت به این اتفاقات واکنش نشان داد. او در جوابیه خود نوشتهاست:
«بنام خدا
اخیرا از طریق بعضی سایتها از مدعای طرح شده توسط سرکار خانم مهناز افشار مطلع شدم. عجیب آنکه کسی که مدعی اخلاقمداری و رعایت اصول حرفهایست، اینگونه عجولانه به نشر اکاذیب در فضای مجازی و نامهپراکنی در سایتهای مختلف میپردازد تا جایی که در چند روز گذشته، شاهد انواع تهمتها و حرمتشکنیها در گفتار و نوشتار ایشان و برخی دوستان محترمشان بودهام.
قصه «مرگ ماهی» که اولین قراردادش را با مهناز افشار امضاء کرد! غصهدار است. از اینکه بازیگری که میتوانست و میبایست الگوی حرفهایگری و اخلاقمداری باشد، بیواهمه مفاد قراردادش را زیر پا، و دست عوامل پروژه را در پوست گردو گذاشت! اما غصهی بزرگتر آن است که وی به محض اطلاع از پذیرفته شدن «مرگ ماهی» در بخش مسابقه جشنوارهی فیلم فجر، حتی بقدر تعیین تکلیف و بررسی مدعای خود توسط شورای داوری خانه سینما نیز تحمل نداشت و به امید مرگِ ماهی، از هیچ تلاشی برای گلآلود کردن این آب کوتاهی نکرد.
دریغ آنکه حداقل ای کاش از آن نفوذ و پشتوانهای! که خانم افشار از آن دم میزنند برخوردار بودم، شاید از این طریق میتوانستم مانع از خط خوردن دو فیلم قبلیام؛ (زندگی خصوصی آقا و خانم میم) و (زندگی مشترک آقای محمودی و بانو) از لیست رقبای دو دوره قبلی جشنواره فیلم فجر شوم.
اما اگر نداشتن پشتوانهای جز خدا هم از ویژگیهای (به تعبیر ایشان) «یک کارگردان جوان و بیتجربه» است، به آن افتخار میکنم و بر خود میبالم.
از شما چه پنهان، من نه ماهیگیری از آب گلآلود را میدانم و نه هرگز نیازی به آن میبینم. لذا این عرصه را به اهلش وامیگذارم و تا صدور رای توسط مراجع ذیصلاح، به احترام سینمای نجیب ایران سکوت میکنم.
در پایان برای مهناز افشار عزیز، آرزوی سلامتی، شادی و سعه صدر دارم و هرگز دور از ذهن نمیپندارم که انشاءالله ایشان در جشنوارههای آتی، نه با غوغاسالاری و جنجال، که با تکیه بر تواناییهای بازیگری و اخلاقمداریشان پا به میدان رقابت و تیتر رسانهها بگذارند. به امید آنروز...»
متن این نامه که منتشر شد به این شرح است:
«به نام خالق هنر
با عرض ادب و احترام
و برای فرهنگ و هنر مینویسم
این ایام همه اهالی سینما و مخاطبانش در تب و تاب مقدمات جشنوارهی فیلم فجر به سر میبرند و انصافا چه خوش جنب و جوشی است تلاشی برای نمایش داشتههای فرهنگی در عرصه سینما، تلاشی که قرار است عیاری برای رقابت و بهترشدن باشد .
بهترشدنی که لازمهاش تشویق و استقبال از حضور همگان و صد البته نقد منصفانه و مصلحانه است .
در همین ایام موضوع شکایت بنده از کارگردان فیلم «مرگ ماهی» شاید برای برخی ایجاد سوال و ابهام کردهباشد و ناگفته نباشد که بسیاری از این برخی را جزو دوستان خویش میدانم ، پس بر خود لازم میدانم که بگویم …
خلاصه و گزیده میگویم؛ موضوع شکایت روشن و شفاف است، نه حاشیهای دارد و نه ناگفتنیای .
فیلمبرداری این فیلم چند روز پیش در حالی به پایان رسید که بنده به عنوان اولین بازیگر فیلم با تهیهکننده و کارگردان قرارداد بستم و حتی در بسیاری از بخشهای دیگر فیلم صمیمانه و دوستانه به همفکری و همکاری پرداختم ….
و عجبا که قرارداد بنده هنوز پابرجاست اما در حالی که یک روز هم جلو دوربین نرفتهام، میشنویم که فیلم به پایان رسیدهاست .
بله! کارگردانی که کمتر از انگشتان یک دست در این سینما تجربه دارد با تشخیص خود یا مشورت دیگران، بازیگر دیگری را همزمان جایگزین کرده و بدون حتی فسخ قرار داد بنده، فیلم را به پایان میرساند .
از قضا در عالم رندی، بازیگری را جایگزین میکند که از دوستان نزدیک من بوده و هستند که البته ایشان در یک وظیفهی اخلاقی از من نظرخواهی کردند که به شرط فسخ قرارداد بنده، ایشان حاضر به بازی در این فیلم خواهند بود اما نه فسخی، نه تماسی، نه اقدامی …. و فیلم به پایان رسید .
جهت حفظ و حرمت و آرامش پبش از نگاشتن این خطوط همه راههای ابتدا دوستانه و سپس قانونی را پیمودم و پس از آنکه متوجه شدم علیرغم آنکه از کارگردان شکایتی شدهاست، نه تنها مراحل تولید در حال سپریشدن هستند، بلکه در اقدامی عجیبتر از عجیب، درست در ایامی که فیلمهایی همچون «خانه پدری» یا «عصبانی نیستم» بدون هیچ دلیل قانونی از اکران عمومی منع میشوند، و یا حتی فیلمهایی مثل «استراحت مطلق»، «مادر قلب اتمی»، «خندههای آتوسا»، «دلتا ایکس»، «۳۶۰ درجه»، «دلم میخواد»، «نهنگ عنبر» و … به کلی از جشنواره کنار میروند، فیلم «مرگ ماهی» که کارگردان آن مرزهای قانونمندی را آشکارا زیر پا میگذارد و در حالی که رسما مورد شکایت واقع شده، پیش از رسیدگی به شکایت، رای داوری و حل اختلاف قانونی در بخش مسابقه جشنواره انتخاب میشود…
آیا این همان ‘رقابت آزاد‘ در عرصهی فرهنگ و هنر است؟
در نگاه اول شاید موضوع کمی شخصی به نظر برسد؛ اما در نگاهی فراتر شکایت بنده در راستای حفظ حرمت و احترام بازیگران سینما بوده و تلاشی در جهت ایجاد امنیت شغلی استعدادهای آیندهی این عرصه .
بله، من شکایت کردم و عزم کردم از حق خود دفاع کنم چرا که احساس میکنم این حق همه هم صنفهای من است .
امروزاین کارگردان به خود اجازه میدهد حق مهناز افشار را نادیده بگیرد، چرا که نمیداند قرار داد منعقد کرده را باید یا اجرا نماید یا فسخ نماید و یا اینکه به پشتوانههای خود میبالد و احساس نمیکند که عدالت جلو این منش او را خواهد گرفت... و در این چرخه فردا دیگرانی حق دیگرانی را ضایع خواهند کرد .
به عوامل و دست اندرکاران «مرگ ماهی» که برخی از پیشکسوتان این عرصه و برخی از استعدادهای آینده هستند پیشاپیش هم تبریک میگویم و هم صمیمانه خسته نباشید میگویم و اطمینان دارم همهشان نه تنها از بنده خردهای به دل نمیگیرند، بلکه هرکدامشان هم جای من بودند همین کار را میکردند و من امروز این اقدام را انجام دادم تا آنها مجبور نباشند در آینده در چنین وضع مشابهی بلکه بدترقرار بگیرند .
برای کارگردان فیلم آرزو میکنم امروز که در ابتدا راهشان هستند تواضع و اخلاقمداری بزرگان سینما را الگو خود قرار دهند که این رمز ماندگاریست … و باعث میشود تا اگر توان و استعدادی هم دارند تباه رفتارهای غیرحرفهای و غیرصادقانه نشود .
و برای جشنوارهی امسال هم بهترین حضورها و نمایشها را آرزو میکنم و آسوده خاطر سعی خواهم کرد از رقابت برابر و منصفانهی دیگران لذت ببرم و خود نیز فرا بگیرم .
در پایان به نام همه همکارانم و به نفع «فیلم مرگ ماهی» و به نفع سینما ایران از خانهی سینما مصرانه خواستار صدور رأی عادلانه و جاری کردن هر چه سریعتر آن میباشم.»
پس از انتشار نامه شکایتآمیز مهناز افشار نسبت به حذفش در فیلم «مرگ ماهی» روحالله حجازی کارگردان این فیلم در جوابیهای نسبت به این اتفاقات واکنش نشان داد. او در جوابیه خود نوشتهاست:
«بنام خدا
اخیرا از طریق بعضی سایتها از مدعای طرح شده توسط سرکار خانم مهناز افشار مطلع شدم. عجیب آنکه کسی که مدعی اخلاقمداری و رعایت اصول حرفهایست، اینگونه عجولانه به نشر اکاذیب در فضای مجازی و نامهپراکنی در سایتهای مختلف میپردازد تا جایی که در چند روز گذشته، شاهد انواع تهمتها و حرمتشکنیها در گفتار و نوشتار ایشان و برخی دوستان محترمشان بودهام.
قصه «مرگ ماهی» که اولین قراردادش را با مهناز افشار امضاء کرد! غصهدار است. از اینکه بازیگری که میتوانست و میبایست الگوی حرفهایگری و اخلاقمداری باشد، بیواهمه مفاد قراردادش را زیر پا، و دست عوامل پروژه را در پوست گردو گذاشت! اما غصهی بزرگتر آن است که وی به محض اطلاع از پذیرفته شدن «مرگ ماهی» در بخش مسابقه جشنوارهی فیلم فجر، حتی بقدر تعیین تکلیف و بررسی مدعای خود توسط شورای داوری خانه سینما نیز تحمل نداشت و به امید مرگِ ماهی، از هیچ تلاشی برای گلآلود کردن این آب کوتاهی نکرد.
دریغ آنکه حداقل ای کاش از آن نفوذ و پشتوانهای! که خانم افشار از آن دم میزنند برخوردار بودم، شاید از این طریق میتوانستم مانع از خط خوردن دو فیلم قبلیام؛ (زندگی خصوصی آقا و خانم میم) و (زندگی مشترک آقای محمودی و بانو) از لیست رقبای دو دوره قبلی جشنواره فیلم فجر شوم.
اما اگر نداشتن پشتوانهای جز خدا هم از ویژگیهای (به تعبیر ایشان) «یک کارگردان جوان و بیتجربه» است، به آن افتخار میکنم و بر خود میبالم.
از شما چه پنهان، من نه ماهیگیری از آب گلآلود را میدانم و نه هرگز نیازی به آن میبینم. لذا این عرصه را به اهلش وامیگذارم و تا صدور رای توسط مراجع ذیصلاح، به احترام سینمای نجیب ایران سکوت میکنم.
در پایان برای مهناز افشار عزیز، آرزوی سلامتی، شادی و سعه صدر دارم و هرگز دور از ذهن نمیپندارم که انشاءالله ایشان در جشنوارههای آتی، نه با غوغاسالاری و جنجال، که با تکیه بر تواناییهای بازیگری و اخلاقمداریشان پا به میدان رقابت و تیتر رسانهها بگذارند. به امید آنروز...»