حواشی «عادل فردوسی پور» (38 حاشیه)

به دلیل ترافیک بارها مجبور شده خودرویش را به عابرین بسپارد و با موتور به سمت محل گزارش برود.
تعداد پیامک‌های برنامه ۹۰ هیچ تاثیری در دستمزدش ندارد و درآمد حاصل از آن‌ها و همچنین حامی مالی برنامه مستقیم به حساب شبکه‌ی سه واریز می‌شود و دستمزد او براساس قرارداد و به صورت دقیقه‌ای محاسبه و پرداخت می‌شود.
هنرهای کمی دارد و آشپزی اصلا بلد نیست.
بار‌ها شده که پیامک‌های اشتباهی را به افرادی که نباید می‌فرستاده، ارسال کرده.
زیاد در برنامه‌های مختلف شرکت نمی‌کند و به هیچ کنسرت موسیقی نمی‌رود.
یک برادر و یک خواهر دارد و ۱۰ سال از برادرش و ۸ سال از خواهرش بزرگ‌تر است.
خیلی کم عصبانی می‌شود و زمانی که به وی تهمت‌های مالی بی‌اساس و عجیب و غریب می‌زنند خیلی ناراحت می‌شود و بهم می‌ریزد.
دلیل موفقیت نود را این می‌داند که صادقانه حرف خود را می‌زند و سعی می‌کند تا به مردم دروغ نگوید و مردم نیز آن را باور دارند.
درآمدش در تلویزیون مشخص و محدود است و شاید اگر دنبال هرکاری به جز تلویزیون می‌رفت پول بیشتری بدست می‌آورد اما پول اصلا برایش مهم نیست.
کودک درونش بسیار فعال است و او عاشق بازی‌کردن است.
هرگز در هیچ برنامه‌ای برای گرفتن پول و مسائل مالی روی سن نرفته و برنامه اجرا نکرده‌است؛ چون معتقد است شأن او و برنامه‌ی «نود» بالا‌تر از پول است.
فوتبال در زندگیش نقش زیادی دارد و حتی خواب‌هایش هم فوتبالی است. علاقه زیادی به باشگاه "لیورپول" دارد و بار‌ها خواب دیده که عضو هیأت مدیره‌ی باشگاه "لیورپول" شده‌است.
در زمان پخش لیگ بر‌تر ایران در منزلش هم‌زمان چهار دستگاه تلویزیون به همراه یک رادیو و یک تلویزیون کوچک فوتبال پخش می‌کند و او همه آن‌ها را با هم نگاه می‌کند.
با این‌که اتاق کارش در صداوسیما، طبقه پنجم و 6 متری است، اما هیچ‌گاه در این اتاق با خبرنگار یا رسانه‌ای مصاحبه نکرده‌است! شماره تلفن او هیچ‌گاه تغییر نکرده اما افراد خیلی کم موفق می‌شوند که با او صحبت کنند؛ تنها می‌توانند با گذاشتن پیغام صوتی منتظر جواب‌ باشند.
در دی‌ماه سال 1387 دقایقی قبل از شروع برنامه‌ی نود، سارقین منزل وی را مورد دستبرد قرار دادند و البته در مدت زمان بسیار کمی دزدها دستگیر شدند.
مجله‌ی "ورلد ساکر" هم به او لقب «جان ماتسن ایران» داده‌است. جان ماتسن، یکی از بهترین گزارش‌گرهای فوتبال در انگلستان است که بازی‌های کامپیوتری fifa را هم گزارش می‌کند.
سر بعضی از کلاس‌ها که دختران (استثنائا) اهل فوتبال نیستند و بدون هر عکس‌العملی به او نگاه می‌کنند، با خنده برمی‌گردد به سمتشان و با دست توپ را نشان می‌دهد و می‌گوید: توپ... توپ فوتبال، می‌دونید چیه؟ فوتبال، یک نوع ورزشه، نود هم یک برنامه است!
ماشینش قابلیت‌های زیادی دارد. یعنی به جز اینکه وسیله‌ی نقلیه است، نقش کمد لباس همراه را هم دارد! صندلی عقبش پر از لباس و وسایل ورزشی و روزنامه‌ی ورزشی است.
از همه دانشجویانش که بپرسی تاکید می‌کنند که تا به حال کسی سر کلاس عصبانیتش را ندیده. ولی نوبت درس که بشود شوخی ندارد و با جدیت آغاز می‌کند و بچه‌ها هم یاد گرفته‌اند که بحث و درس را با هم یکی نکنند. البته همیشه هم اول کلاسش در مورد بحث‌های آزادش تذکر می‌دهد که اصولا حرف سیاسی ممنوع!
موبایلش سر کلاس همیشه silent است ولی اگر شاگردانش تا آخر کلاس صبر کنند و کمی دور استاد حلقه بزنند تمامی پیام‌های صوتی‌اش را می‌شنوند.
برعکس خیلی از استادها او دقیقا سر موقع به کلاس می آید تا قبل از آغاز درس با همه خوشوبش کرده‌باشد و حاشیه‌های کلاس را هم بگیرد. معمولا روال کلاس به این شرح است که یکی از شاگردان می گوید: استاد دیشب در برنامه ....با همین جمله ساده‌است که نقد و بررسی فوتبال (با محوریت او و برنامه‌اش ) شروع می‌شود. اگر هم خودش از چیزی ناراحت باشد و حاشیه و نکته‌ای در دلش باقی مانده‌باشد خودش شروع می‌کند به حرف زدن که دیشب در این برنامه این اتفاق افتاد و این طور شد وخیلی وقت‌ها هم بچه ها سوال پیچش می کنند‌ که چرا! البته او حواسش هست که همه این بحث‌ها یک ربع بیشتر طول نکشد.
نویسنده‌ی مورد علاقه‌اش ساراماگو است و اگر قرار باشد کتابی به کسی پیشنهاد بدهد، قطعا "کوری" است.
//روزانه 4 تا روزنامه، سه ورزشی و یک غیرورزشی می‌خواند. مجله هم حتما می‌خواند. کتاب را اگر وقت کند می‌خواند و اینترنت هم... مجموعا روزی سه چهار ساعت مطالعه می‌کند!
یکی از علاقه‌مندی‌های سابقش سینما بوده. البته الان تنها علاقه‌مندی‌اش «۹۰» و فوتبال است و بس. شاید هم دیگر حوصله‌اش را ندارد که به سینما برود.
معمولا در زمان تعطیلی لیگ، برنامه‌ی «نود» نیز تعطیل است. سرقفلی «نود» نیز به نام او زده‌شده؛ هرچند که تاکنون چهار بار مزدک میرزایی و رضا جاودانی به جای او ایفای نقش کرده‌اند، اما کسی آن‌ها را به یاد نمی‌آورد، همه «نود» را به‌نام وی می‌شناسند.
در این سال‌ها که برنامه «نود» را ارائه می‌دهد، در استودیوی شماره‌ی ۱۴ به اجرای برنامه می‌پردازد؛ استودیوی کوچکی که به یمن دستگاه‌های دیجیتالی بسیار بزرگ به نظر می‌رسد.
او هم‌زمان با برنامه‌ی «نود» بزرگ شد و با آغاز دوره‌ی لیگ برتر فوتبال و برنامه‌های هفتگی‌اش که به تحلیل رویدادهای ورزش فوتبال کشور می‌پرداخت، چهره شد. آنچنان که برنامه‌هایش تأثیر مستقیمی در تیم‌های مطرح کشور، فدراسیون و تربیت بدنی داشت.
در سال 1378، طرح برنامه‌ای را از روی یک برنامه‌ی پر مخاطب ایتالیایی ارائه داد که در خرداد همان سال در قالب برنامه‌ی «۹۰» ارائه شد.
با گزارش بازی‌ها در جام جهانی ۹۸ به شهرت رسید. آن زمان کسی اسم او را نمی‌دانست؛ درباره‌اش می گفتند "همان مجری که می‌داند شب قبل بازیکنان لیورپول چه خورده اند!" وی به‌روز بود و اطلاعات تازه‌ای داشت، اسامی بازیکنان خارجی را درست تلفظ می‌کرد و در شیوه‌ی گزارش‌گری و خواندن اسامی، در صدا و سیما تحولی ایجاد کرد.
نمایش "فنز" درباره یک خانواده‌ی انگلیسی بود که همگی از طرفداران متعصب تیم منچستر یونایتد بوده و پرویز پرستویی در این نمایش نقش برادر بزرگ‌تر را ایفا می‌کرد که گزارش‌گر رادیو بود و وی نیز به جای او گزارش انگلیسی می‌کرد.
وی شعردوست نیز هست و به شعرهای سهراب سپهری علاقه دارد.
وی از کودکی علاقه زیادی به نشریات ورزشی داشت؛ تمام امید و آرزویش مجله‌ی "دنیای ورزش" یا "کیهان ورزشی" بود که هر هفته برای بدست آوردنش کلی تلاش می‌کرد. خانواده‌ی وی اهل فوتبال نیستند و هضم این موضوع که او فوتبال را دوست دارد برای خانواده‌اش بسیار دشوار بود و پدرش با التماس چند باری او را به استادیوم برد.
در سال ۲۰۰۹، هفته‌نامه‌ی "نیوزویک" او را در فهرست پرقدرت‌ترین افراد در ایران در رد‌ه‌ی نوزدهم جای داد.
«کتاب جامع فوتبال» ترجمه‌ی کتاب «The Football Book» است که برای اولین بار در سال ۲۰۰۸ در انگلستان منتشر شد. «کتاب جامع فوتبال» در اردیبهشت ۱۳۹۱ و در بیست‌وپنجمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران رونمایی شد.
سایمون کوپر، نویسنده‌ی سرشناس "فاینانشیال تایمز" و خالق اثر «فوتبال علیه دشمن» چاپ این کتاب را یک سرقت ادبی خوانده‌است. وی در نوشته‌ی خود آورده‌است: «می‌خواستم بروم تهران و شخصاً با این سارقین ادبی برخورد کنم...» او در مصاحبه‌ای گفت: «در سال ۲۰۱۱، حسن کیائیان (مدیر نشر "چشمه") و عادل (فردوسی‌پور) به من ایمیل زدند و از اینکه من به انتشار بدون اجازه کتاب اعتراض کرده‌بودم، ناراحت بودند. آن‌ها گفتند که می‌خواهند جبران کنند؛ اما نشر "چشمه" هرگز پولی به من نداد.»
«فوتبال در برابر دشمن»، که یکی از معروف‌ترین کتاب‌های تحقیقی در زمینه جامعه‌شناسی فوتبال است و درونمایه‌ای فوتبالی-سیاسی دارد
در آن زمان که تلفظ نادرست نام‌های خارجی در گزارش‌های فوتبال صدا و سیما زیاد اتفاق می‌افتاد، او از معدود گزارش‌گران مسلط به زبان انگلیسی بود.
او برای مجله‌ی "ورلدساکر" چند یادداشت نوشته‌است.
عنوان پایان‌نامه کارشناسی ارشد او «پیش‌بینی نتایج مسابقات فوتبال با استفاده از تحلیل‌های رگرسیونی» بود.