به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
کارگردان: کریم زرگر، احمدرضا گرشاسبی
رای کاربر: 5
اپیزود اول: یکی از شهرهای جنوب ایران توسط دشمن بمباران می شود، در یک بیمارستان این شهر زنی مجروح برای زنده ماندن احتیاج به خون، آن هم از گروه ا منفی دارد. و فرزند این زن بالاخره با جستجوی زیاد در می یابد که می تواند این گروه خونی را از یک بسیجی دریافت کند. اپیزود دوم: رزمنده معلولی را به توصیه پز...
کارگردان: محمدرضا اسلاملو
رای کاربر: 5
خورشید به مناسبت تولد نوه اش انارهای باغش را نذر می کند؛ اما روز مراسم میوه چینی جنگ آغاز می شود و فرزند خورشید علی اکبر کشته می شود. خورشید اهالی روستا و عروسش، گلنار، را از زیر آتش دشمن دور می کند. مدتی بعد، او که نگران باغ است، با مشکلات بسیار خود را به باغ سید می رساند و درخت ها را آبیاری می ک...
کارگردان: تهمینه میلانی
رای کاربر: 5
یک دانشجوی رشته ی سینما به نام فرشته، مربی خصوصی دختر نوجوانی است به نام عاطفه که والدینش متارکه کرده اند. فرشته که در جست و جوی موضوعی است برای پایان نامه ی تحصیلی خود در می یابد که پدر عاطفه باعث شده است که دخترش وضع روحی نامناسبی پیدا کند. فرشته در پی تحقیقاتی درباره ی مسئله طلاق به اعضای خانوا...
کارگردان: علیرضا سمیع آذر
رای کاربر: 5
چهار هواپیماربا، سه مرد و یک زن، روز پنجم ژوئن، یک هواپیمای ایرانی را می ربایند. فرمانده ی آن ها شخصی است به نام فریبرز اتابکی که در میانه ی ماجرا وارد معرکه می شود. دو تن از مسافران، که بعداً معلوم می شود یکی از آن ها افسر است، هواپیمارباها را خلع سلاح می کنند و در برابر حیرت مسافران هواپیما را به ...
کارگردان: اردشیر افشین راد
رای کاربر: 5
شعبده بازی در طی یکی از اجراهایش زندگی همسر و خودش را دستخوش تغییرات جدی می کند...
کارگردان: علیرضا رئیسیان
رای کاربر: 5
ریحانه سرگذشت زنی است تنها، او که از گذشته خود جدا شده به شهر زادگاهش باز میگردد تا زندگی تازهای را جستجو کند. در ابتدا به خانه پدری که اینک برادرش با فقر در آن زندگی میکند میرود. برادر که وجود او را مزاحم زندگی خود میداند، از این موضوع به شدت ناراحت و عصبانی است. ریحانه ناگزیر به سراغ خواهر خو...
کارگردان: محمد نوریزاد
رای کاربر: 5
خانواده ای که در یک روستای مرزی ایران و عراق زندگی می کنند در پی یافتن فرزند کوچک خود هستند. مادر با جستجوی فراوان فرزند خود را می یابد اما یافتن فرزند آنان همزمان می شود با اولین خمپاره عراقی ها که بر سر روستا فرود می آید و جنگ تحمیلی اولین روز خود را آغاز می کند.