به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
کارگردان: سیدعلی مدنی
رای کاربر: 5
در خلاصه داستان «شب آفتابی» که با تکنیک سه بعدی ساخته شده، آمده است؛ صندوقچه قصهگو که عامل آرامش و نظم شهر است، توسط شغالها از سرزمین همسایه ربوده میشود. خورشید جای ماه را میگیرد. شب از میان میرود و نظم شهر به هم میریزد. چند کودک به طور اتفاقی وارد ماجرا میشوند... .
رای کاربر: 5
چهار رفیق قدیمی چند ماه پس از کنکور، به بهانه تولد یکی از آنها که در کنکور پذیرفته نشده و اکنون عازم خدمت سربازی است، دور هم جمع میشوند و تصمیم میگیرند، شبی را به تفریح و خوشگذرانی بپردازند. ولی در شهر بهجای پیدا کردن مکانی برای تفریح، با مکانهای دیگری مواجه میشوند.
کارگردان: محمود معظمی
رای کاربر: 5
روایت این اثر، داستانی از یک عشق، دیرینه و اتفاقات کهنه است که با برگشت نازلی به خانه باغ پدری اش، دوباره دستخوش تازه کردن عشق قدیمی اش و اتفاقاتی نو می شود.
کارگردان: اصغر عبداللهی
رای کاربر: 5
داستان این فیلم در دوره ای از زمان می گذرد که برای مخاطب مشخص نیست و به نظر می رسد کارگردان قصد دارد پیام مهمی را با کنار زدن بعد زمان به مخاطب برساند. نویسنده با طراحی این قصه قصد دارد بگوید پیام این فیلم منحصر به یک دوره زمانی خاص نیست و می توان آن را به تمام دورانها تعمیم داد.
کارگردان: محمدرضا ممتاز
رای کاربر: 5
داستان فیلم در مورد جوان آهنگسازی که عاشق دختری است و دختر از خانوادهای مذهبی است و تفاوت دو خانواده، با ورود نفر سوم در کلاس موسیقی مشکلاتی برای آنها پیش میآید و …
کارگردان: احمد عبداللهیان
رای کاربر: 5
اشک نرگس با مضمون اجتماعی و دفاع مقدس داستان زندگی خبرنگاری را روایت میکند که بازمانده جنگ تحمیلی است. وی دچار چندگانگی در اجتماع و حتی هم دورهای های خود شده و در این بین عاشق همکار خود میشود و… .
کارگردان: علیرضا معتمدی
رای کاربر: 5
فیلم سینمایی «رضا»، داستان زندگی مردی به نام رضا را روایت میکند.
کارگردان: بهمن گودرزی
رای کاربر: 5
یکی میگفت توی دنیا دو دسته آدم وجود داره. عدهای که پاشون رو میذارن جایی که باید بذارن و عدهای پاشونو میذارن رو شونه بقیه... ماها جزو دسته اولیم، واسه همینه که خیلی باحالیم ...
کارگردان: افشین محمودی
رای کاربر: 5
آغاز جنگ همراه می شود با تولد دختر بچه ای که در هنگام فوت کردن کیک تولد، بمب بر سرش می بارد و پدر و مادرش را از دست می دهد. او قلندر وار سر می تراشد و هویت عوض می کند اما تحمل مسایل جنگ زدگی از او خانمی می سازد کامل، بزرگ و ماندنی.