به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
کارگردان: محمود آقاسی
رای کاربر: 6
تله تئاتر تب مطب از سری برنامه های تئاتر در سیماست و در آن حسن اکلیلی و گروه وی به ایفای نقش پرداخته اند.
کارگردان: علیرضا حسینی موسوی
رای کاربر: 6
داستان سورئال نقاشی که به خاطر نقاشی گلی بر تابلو دچار مشکل می شود...
کارگردان: علی اعلایی، رویا مجدنیا
رای کاربر: 6
گوینده ای قصد دارد متنی را درباره اهمیت فرش بخواند و در طی اش مشکلاتی برایش پیش می آید...
کارگردان: عباس کیارستمی
رای کاربر: 6
یک زن درون خودرویی نشستهاست و در ده سکانس با ده شخص گفتگوهایی انجام میدهد و نمایی از زندگی زن امروزی در ایران را نشان میدهد. در این فیلم شخصیت اصلی داستان با پسرش، خواهرش، یک عروس آینده، یک فاحشه و زنی که به دنبال خواندن نماز است گفتگو میکند...
کارگردان: بهمن زرینپور
رای کاربر: 6
رویا فارغ التحصیل رشته موسیقی از وین تصمیم دارد آنچه را که میاندیشد در موسیقی به نمایش بگذارد. در این مسیر تعدادی نوازنده را انتخاب میکند که نیما جزو آنهاست و دلبستگی به نیما به او کمک میکند تا ملودی ها را کامل کند. و…
کارگردان: ابوالقاسم طالبی
رای کاربر: 6
محمود، مهندس کامپیوتر، جانباز شیمیایی و مبتلا به سرطان است. یک شب که در خیابان قدم میزند متوجه میشود که در دو موتورسوار کیف دختری به نام شیوا را دزدیدهاند و مزاحم او شدهاند.
کارگردان: علیرضا امینی
رای کاربر: 6
گروهی سرباز از مناطق دورافتادهی کشور ، برای انجام خدمت وظیفه به پادگانی در اطراف تهران اعزام میشوند.
کارگردان: بیژن بیرنگ، مسعود رسام
رای کاربر: 6
سیندرلا، آن دختر کوچولوی خاکسترنشین است که همیشه شاهزادهای او را از مکان غمزدهاش به قصر رویاها میبرد. آنچه گلی، آن دختر حاشیه نشین جنوب شهر، در رویاها دارد. اما اینبار شاهزاده این سیندرلا، نه در اوج، بلکه از همان حاشیهایست که گلی نیز هست.
کارگردان: محمدرضا اعلامی
رای کاربر: 6
پسر جوانی که فروشنده فیلمهای ویدئویی قاچاق است، کمکم توسط یک دندانپزشک به نام باقری به توزیع مواد مخدر روی میآورد. یکی از مشتریان رضا به نام فرخ او را مورد توجه قرار داده و در عین حال خواهر فرخ (آرزو) و رضا به یکدیگر علاقمند میشوند.
کارگردان: علیرضا سبحانی
رای کاربر: 6
نمایش آخرین روزهای زندگی پیرمرد عکاس که در پارک عکاسی میکند
کارگردان: محمدعلی سجادی
رای کاربر: 6
رسول، کارمند بانک، با زنی به نام بتول و پسرش تصادف می کند و وقتی آنها را به بیمارستان می رساند متوجه می شود که زن دچار فراموشی شده. زهره همسر رسول، به بیمارستان می آید و از زن مراقبت می کند. زهره و بتول با هم صمیمی می شوند و چون بتول کسی را ندارد او را به خانه رسول می برند.