به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
کارگردان: شهرام اسدی
رای کاربر: 1
آیتکین در سن 9 سالگی به علت فقر خانواده به شخصی که دو همسر و چند فرزند دارد فروخته می شود و با او ازدواج می کند. او به علت ضرب و شتم شوهر از منزل فرار می کند و تحت سرپرستی خانم دکتر یوسفی که طرح پزشکی خود را در منطقه ترکمن صحرا سپری می کند قرار می گیرد و توسط او وارد عرصه فعالیت های اجتماعی شده و قه...
کارگردان: کمال تبریزی
رای کاربر: 1
در شهر تاکایامای ژاپن قرار است کارناوال سالانه راه بیفتد.یک طراح زن ژاپنی به قالی بافان اصفهان سفارش بافت یک قالی را می دهد، اما مرگ او در تصادف باعث ناتمام ماندن سفارش می شود. شوهرش ماکوتو و دخترش ساکورا برای اینکه قالی حتماً بافته شود به ایران می آیند و مهمان اکبر و همسرش فریبا می شوند. اکبر که دل...
کارگردان: ابراهیم شیبانی
رای کاربر: 1
شراره و سینا پس از ازدواج، برای ماه عسل به ویلایی در شمال می روند. در راه سینا مدام از یکی از آشنایانش به نام فریبا صحبت می کند که ویلا را آماده کرده و در انتظار آنهاست. وقتی به ویلا می رسند، از همان آغاز با اتفاق های مشکوکی روبرو می شوند، و شراره سوظن شدیدی نسبت به رفتار و کارهای فریبا دارد. فریبا ...
کارگردان: ابراهیم وحیدزاده
رای کاربر: 1
آقای «مقدم»، کارگردان سینما، روزی به یکی از بیمارستان های روانی مراجعه می کند و از مسئولین بیمارستان می خواهد که بیماری شیزوفرنیک را بستری نمایند. مسئولین می پرسند: بیمار کیست؟ مقدم جواب می دهد: خودم. در بیمارستان، «مقدم» بیاد می آورد که برای ساختن یک فیلم سینمایی، نزد تهیه کننده ای می رود و تهیه کن...
کارگردان: عباس کیارستمی
رای کاربر: 1
در فیلم ده یک زن درون خودرویی نشسته است و در ده سکانس با ده شخص گفتگوهایی انجام می دهد و نمایی از زندگی زن امروزی در ایران را نشان می دهد. در این فیلم شخصیت اصلی داستان با پسرش، خواهرش، یک عروس آینده، یک فاحشه و زنی که به دنبال خواندن نماز است گفتگو می کند.
کارگردان: قدرتالله صلحمیرزایی
رای کاربر: 1
نادر و دخترعمویش آذر که به هم علاقه مند هستند، براساس نقشه ای که کشیده اند، تاج و شمشیری را که متعلق به جد خانوادگی شان بوده از موزه می دزدند، اما پدر آذر می گوید برای تکمیل این مجموعه نیاز به حمایل نیز هست. از طرفی محسن که راننده تاکسی است به طور اتفاقی دختری به نام نرگس را سوار می کند و پی می برد ...
کارگردان: خسرو معصومی
رای کاربر: 1
پدر جلال موقع قطع یکی از درختان جنگلی در شمال دستگیر می شود و به زندان می افتد. پس از این اتفاق، اره ای که میرزاآقا به پدر جلال داده بود ضبط می شود و اعضای خانواده در غیاب پدر مجبور می شوند هزینه اره را بپردازند. لطیف سرباز اهری پاسگاه روستا، به ماجان (خواهر جلال) علاقه دارد و چون باجی (مادر جلال) ل...