به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
کارگردان: کاظم معصومی
رای کاربر: 1
مهندس زرین که در کارخانه پارس الکتریک با ساخت قطعات داخلی در جهت خودکفایی کشور می کوشد، با قاچاقچیان ارز که صادرات محصولات شرکت و واردات قطعات مورد نیاز را نیز تحت تأثیر قرار داده اند درمی افتد. قاچاقچیان سه تن از همکاران مهندس زرین را ترور می کنند...
کارگردان: پرویز شهبازی
رای کاربر: 1
یک روز از زندگی سه برادر و خواهر شهرستانی که به دنبال بزرگتری میگردند....
کارگردان: ابوالحسن داوودی
رای کاربر: 1
یک دکتر، قصد دارد با تحقیقات خود داروی ضد سرطان بسازد. در این حال مشکلات خانوادگی زیادی نیز دارد....
کارگردان: رحمان رضایی
رای کاربر: 1
سعید مسرور دانشجوی رشته پزشکی برای پرداخت قرض خود به آقای سام ناچار میشود برای گرفتن وام، با دختر دانشجویی به نام روشنک ازدواج صوری انجام دهد تا بتواند از وام ازدواج بهرهمند شود. از طرفی دیگر شراره دختر آقای سام به سعید علاقمند شده و...
کارگردان: بیژن میرباقری
رای کاربر: 1
قصه دو خواهر که یکی سعی می کند به دیگری که شوهری در بند اسارت دارد امید به زندگی بدهد...
کارگردان: داریوش یاری
رای کاربر: 1
زنی پا به سن گذاشته پس از سال ها خاطرات و زندگیش را مرور می کند و سعی دارد از میان غبار سالیان بدنبال والدینش بگردد...
کارگردان: سعید سهیلی
رای کاربر: 1
سهراب و ترانه که یکدیگر را دوست دارند به دلیل مخالفت والدین، هر کدام به تنهایی تصمیم به خودکشی میگیرند. سهراب از مرگ نجات پیدا میکند و زمانی که درمی یابد ترانه اقدام به خودکشی نکرده و...
کارگردان: محمدعلی نجفی
رای کاربر: 1
دختری به نام سحر پس از مرگ مادرش فیروزه که روزگاری خواننده مشهوری بوده برای یافتن پدرش مهندس مینویی به تهران میآید و به همراه دوستش پروانه به جستجو میپردازد. تنها سرنخی که به دست میآورد مردی به نام طاهر است که زمانی پیشکار پدرش بوده و اکنون دارای تشکیلاتی است و در یک حجره مشغول به کار است. سحر به...
کارگردان: Richard Dindo
رای کاربر: 4
در پی انقلاب کوبا، ارنستو چه گوارا به امید ایجاد جریان و برانگیختن حس انقلابی مردم سرزمین های آمریکای جنوبی به بولیوی عزیمت کرد. این مستند بر پایه یاداشت های روزمره چه گوارا در طول اقامتش در بولیوی ساخته شده و شامل مصاحبه هایی با هم رزمان او در نبرده...
کارگردان: شفیع آقامحمدیان
رای کاربر: 1
فرزانه در شب عروسی با مرد مورد علاقهاش امیر، که خلبان است، از این که تنها برادرش مسعود در جشن عروسی آنها شرکت نکرده ناراحت و پریشان است. مسعود که دلش میخواسته دوست صمیمیاش محسن شوهر فرزانه شود، خواهرش را شماتت میکند و برای آنکه مجلس عروسی را بر هم بزند با اتومبیلش به همراه تنی چند از دوستانش تل...