به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
کارگردان: علی حاتمی
رای کاربر: 10
"حبیب آقا ظروفچی" کاسب با ایمان و خوشنامی است که در چهل و چندسالگی هنوز ازدواج نکرده و با مادر و برادر ناتنیاش "مجید" زندگی میکند، مجید که عقل درستی ندارد در مغازه برادرش کار میکند و ظرفهای کرایه را به مجالس عزا و میهمانی میبرد. وی عاشق دختری است که عکسش را در ویترین یک عکاس خانه دیده است. حال ...
کارگردان: علی حاتمی
رای کاربر: 10
این گذری است بر بخشهایی از زندگی تاریخی "محمد غفاری" ملقب به "کمال الملک" نقاش بزرگ معاصر، "کمال الملک" در ده "قله" از توابع کاشان به دنیا آمد. در ده سالگی عازم تهران شد و در مدرسه دارالفنون نزذ استادان وقت هنر نقاشی را فرا گرفت. ناصرالدین شاه قاجار که هر ساله دارالفنون را بازدید میکرد به محمد غفا...
کارگردان: مرضیه برومند، علی طالبی
رای کاربر: 10
کپل، شکمو، دم باریک، دم دراز، گوش دراز، سرمائی، عینکی، خوشخواب، با سایر موشها در کلاس مشغول درس خواندن و بازیگوشی بودند که ناگهان موش اصد دستپاچه و نگران وارد شهر میشود و خبر میآورد که: ای داد و بیداد چه نشستهاید که یک گربه سیاه و بدجنس در راه است و اگر پایش به اینجا برسد یک موش هم از دستش جان س...
کارگردان: ایرج قادری
رای کاربر: 10
ظاهر امر حکایت داوطلب شدن یک قاچاقچی سابقهدار "زیتال" در همکاری با پلیس برای قاچاقچیان تریاک است و "احمد" افسر پلیس اداره مبارزه با مواد مخدر که همه جا سایهوار در تعقیب زینال بوده، خشنود از موقعیت پیش آمده، نهایت بهره برداری را در ریشهکن کردن قاچاقچیان میکند. اما خبرنگاری در جستجوهایش به حقیقتی ...
کارگردان: عباس کیارستمی
رای کاربر: 10
پسربچهای هنگام انجام تکالیف شب متوجه میشود دفتر همکلاس خود را اشتباهاٌ برداشته و با خود به خانه آورده است. در حالیکه معلم تاکید کرده است دانشآموزان بایستی تکالیف خود را در دفتر مخصوص تکالیف شب انجام دهد. خانه همکلاس در قریه مجاور قرار دارد. راه دور است و دشوار ولی پسربچه خود را ملزم میداند هر طو...
کارگردان: داریوش مهرجویی
رای کاربر: 10
در یک ساختمان چهار طبقه در حاشیه شهر که نمور و فرسوده است و نیاز به تعمیر دارد، چهار خانواده زندگی میکنند. مباشر و نماینده قانونی خانه، "عباس آقا" که در طبقه اول سکنا دارد درصدد است خانه را از مستاجرین تخلیه نماید و به کمک آژانس معاملات ملکی (مهتاب) ساختمان را به تدریج به نام خود کند. مستاجرین که ح...
کارگردان: مهدی فخیمزاده
رای کاربر: 10
«سلیمان» کدخدای ده، تصمیم به مهاجرت به شیراز میگیرد. امیدش به «مراد» است که سالها پیش به شهر رفتهاست؛ در این حال «نمکی» با وجود مخالفت «سلیمان» او را تعقیب میکند. «سلیمان» به گرمی به وسیلهی «مراد» پذیرفته میشود. ظاهراً به نظر همه چیز مرتب است، اما رسیدن «نمکی» که عقبماندگی ذهنی دارد، مشکلات ...
کارگردان: ایرج طهماسب
رای کاربر: 10
«کلاه قرمزی» که حالا بزرگ شده، مشغول تحصیل است اما بازیگوشیهایش سبب میشود تا از مدرسه اخراج شود. تلاش او برای اینکه شغلی به دست آورد نیز نتیجهای عاید نمیکند، تا اینکه از طریق تماشای تلویزیون و ملاحظهی برنامهی «آقای مجری» تصمیم میگیرد تا روانهی تلویزیون شود. «کلاه قرمزی» به تهران نزد «پسرخال...
کارگردان: مرضیه برومند
رای کاربر: 10
«خانم بزرگ» مصمم است تا گردنبند معروف به «آینهی جادو» را به نوهاش «ریحان» ببخشد، اما «نیمتاج خانم» دختر طردشدهی خانمبزرگ و همچنین پسرش که نمیخواهند این امر صورت گیرد با کمک دو سارق (جهانگیر و عبدالله) تصمیم به سرقت گردنبند میگیرند. سارقین، به هنگام فرار سوار اتومبیل «صمیمی» (عروسکساز نمایش ک...
کارگردان: حمید تمجیدی
رای کاربر: 10
«ناصر محمدی» مأمور ادارهی آگاهی است. دختر او در توطئهای قربانی یک پرونده شده است. «ناصر محمدی» بیصبرانه منتظر محاکمهی «مهران» مسبب اصلی این توطئه است. «مهران» در دادگاه منکر اعترافات ضبطشدهی خود میشود. در این میان گروهی دیگر، در خارج از ایران، با اجیر کردن یک آدمکش حرفهای نقشهای برای فرار «...
کارگردان: مجید مجیدی
رای کاربر: 10
پسرکی به نام علی کفشهای خواهرش را گم میکند. از آنجایی که زهرا کفش دیگری ندارد و پدر هم توانایی مالی خرید کفش نو را ندارد، قرار میگذارند که صبحها زهرا کتانی علی را بپوشد و ظهر علی با کتانی به مدرسه برود. با وجود تلاشی که زهرا برای بهموقع رساندن کفشها میکند، اما علی هر روز دیر به مدرسه میرسد ت...
کارگردان: بهروز افخمی
رای کاربر: 10
«منصور یکّه تاز» بعد از جنگ تحمیلی فرماندهی ستاد مبارزه با مواد مخدر در استان سیستان و بلوچستان میشود. او در یک درگیری با سوداگران مرگ به شهادت میرسد. «ذوالفقار» استاد، رفیق قدیمی و همرزم «منصور» مأموریت پیدا میکند که باند مخوف قاچاق مواد مخدر را که در سطح بینالمللی فعالیت میکند، منهدم کند...