به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
کارگردان: مازیار میری
رای کاربر: 3
مریم و رضا با آدمهای دیگر فرق دارند، آن هم نه یک فرق ساده، بلکه بسیار بزرگ و آنها باید تلاش کنند تا به دیگران ثابت کنند این تفاوت بزرگ را با معجزه عشق حل کردهاند.
کارگردان: مصطفی کیایی
رای کاربر: 3
این فیلم به داستان آتشسوزی ساختمان پلاسکو و شهادت آتشنشانان عزیز کشورمان میپردازد.
کارگردان: رامبد جوان
رای کاربر: 3
دو وکیل تازه کار برای به دست آوردن یک دفتر وکالت با هم رقابت می کنند...
کارگردان: مصطفی تقی زاده
رای کاربر: 3
آدمهای عجیبی هستیم... امروزمون با فردا خیلی فرق میکنه...
کارگردان: نیما طباطبایی
رای کاربر: 3
فیلمی است که در آن ضمن پخش تصاویر فوتبالی و شخصی دیده نشده از اسطوره ملی ایران به بررسی دلایل محبوبیت ناصر حجازی میپردازد...
کارگردان: بهرام بیضایی
رای کاربر: 3
فیلم "سگ کشی" زندگی یک بانوی نویسنده ایرانی به نام گلرخ کمالی را به تصویر میکشد که همسرش توسط صحنه سازیهای شریکش راهی زندان شده و این زن برای نجات شوهرش به دنبال رضایت شاکیان پرونده همسرش میشود و در پایان پی به نقشه و صحنه سازی شوهرش برای تصاحب سرمایه شرکت میبرد
کارگردان: علی سجادی حسینی
رای کاربر: 3
پسران آقای «پاکنهاد» مؤسس مدرسهی ناشنوایان، به بهانهی اینکه پدر به خارج از کشور رفته، قصد دارند ساختمان قدیمی مدرسه را خراب کرده و به جای آن پاساژ بنا کنند. نوهی پیشکار آقای «پاکنهاد»، بر حسب تصادف در مییابد که او بر خلاف گفتهی پسرانش در جایی نگهداری میشود که به نظر میرسد «مدرسهی پیرمردها»...
کارگردان: بهزاد بهزادپور
رای کاربر: 3
در کنار ریل قطار، دختر خردسال در میان کودکان گل فروش که به رزمندگان گل می فروشند، ساکت و بی صدا ایستاده، دخترک دسته گلش را نمی فروشد، بلکه شهید عملیات آینده را از میان رزمندگان پیدا می کند و دسته گلش را به او هدیه می دهد. دخترک خود نیز شاخه گلیست که پدر شهیدش در این روستا جا گذاشته است. یک شب در کنا...
کارگردان: یدالله صمدی
رای کاربر: 3
داستان یک کودک است که با وجود رسیدن به سن 6 سالگی هنوز حرف نمی زند و همه او را مسخره میکنند و در خانواده و اطرافیان به غیر از مادر کسی از او حمایت نمیکند و بیشتر به پسر بزرگتر توجه دارند. تا اینکه پسر بچه از دست آنها فرار کرده و...
کارگردان: امیر نادری
رای کاربر: 3
"امیرو" تنها و بی کس، در رویای سفری به ناشناخته و میل به پیروزی، در یک کشتی متروکه کنار بندری در جنوب زندگی میکند. روزگار را با اشتغال به کارهای مختلف میگذراند. امیرو برای اینکه بداند، آن سوی بندر، آنجا که کشتیها و هواپیما میروند، کجاست... باید دانستنیهایش را بیشتر کند و در این راه شتاب دارد. در...