به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
کارگردان: هاتف علیمردانی
رای کاربر: 7
روایت خانوادهای که در دهه شصت در شهر زنجان زندگی میکنند. خانوادهای که جنگ و فضای آن سالها تأثیر زیادی روی زندگیشان میگذارد...
کارگردان: بهمن گودرزی
رای کاربر: 6
قدیمیا میگن طرف اینقدر شیر داغ خورده دهنشو سوزنده، موقعی که می خواد دوغ بخوره فوتش میکنه. حالا این شده حکایت آدمای آتیش بازی یا اینقدر تخته گاز میرن که یاتاقان میزنه یا اینقدر احتیاط رو رعایت میکنن که از انورو بوم می افتن...
کارگردان: مجیدرضا مصطفوی
رای کاربر: 7
یه روده راست تو شکمش نیست، یادت رفته تو چشممون زل میزد دروغ میگفت. اون برگرده همه را عاصی میکنه ... .
کارگردان: محسن امیریوسفی
رای کاربر: 5
دربارهی خانوادهای است که یک شب فرصت دارند مشکل مادر خانواده را حل کنند.
کارگردان: مجید مجیدی
رای کاربر: 8
مرد ساده و میانسالی به نام کریم که در یک مزرعه پرورش حیوانات کار می کند، شیفته شترمرغهاست و ارتباط روانی و عاطفی با آنها برقرار کرده است. برحسب اتفاق یکی از شترمرغها از مزرعه فرار می کند...
کارگردان: سعید روستایی
رای کاربر: 10
خانوادهای در تدارک مراسم عروسی دختر خانواده، سمیه، هستند؛ اما اتفاقاتی روابط خواهران و برادران را سرد میکند که درنهایت باعث ماجراهایی میشود...
کارگردان: مرضیه برومند
رای کاربر: 7
«خانم بزرگ» مصمم است تا گردنبند معروف به «آینهی جادو» را به نوهاش «ریحان» ببخشد، اما «نیمتاج خانم» دختر طردشدهی خانمبزرگ و همچنین پسرش که نمیخواهند این امر صورت گیرد با کمک دو سارق (جهانگیر و عبدالله) تصمیم به سرقت گردنبند میگیرند. سارقین، به هنگام فرار سوار اتومبیل «صمیمی» (عروسکساز نمایش ک...
کارگردان: هادی رحیمی خواص
رای کاربر: 1
دختری در روستای خود در حالی که بیشتر مردان آن شکارچی هستند، توله ببری را به خانه آورده تا آن را بزرگ کند که در این راه درگیر اتفاقاتی می شود...
کارگردان: احسان بیگلری
رای کاربر: 7
خسرو نام پسر جوانی است که به بیماری اختلال دو قطبی مبتلا است و برای درمان این بیماری مجبور شده چند هفتهای در خانه برادر بزرگتر خود به سر ببرد...
کارگردان: محمدحسین لطیفی
رای کاربر: 5
سه خواهر و یک برادر در یک خانه با اسرار پنهان خود زندگی میکنند، که با آمدن خواستگار برای یکی از دختران، وارد ماجرای مهیجی میشوند.
کارگردان: ابراهیم حاتمیکیا
رای کاربر: 6
داستان یک فروند هواپیمای ترابری ایرانی است که از ایران عازم فرودگاه دمشق میشود. هادی حجازیفر و بابک حمیدیان، خلبان و کمکخلبان هواپیما و پدر و پسر هستند. آنها در کنار یکدیگر قرار است یک محموله بشردوستانه را از ایران به سوریه منتقل کنند. پدر و پسر خلبان در سوریه میان تروریستهای تکفیری به دام افتاد...