به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
کارگردان: فتحعلی اویسی
رای کاربر: 5
«مریم» دخترک شش سالهای که خانوادهاش را در جریان جنگ از دست داده، در یک پرورشگاه زندگی میکند. «مریم» علاقهمند به زنی به نام «فرشته» است که در خانهای روبروی پرورشگاه زندگی میکند. یک خانواده (نسرین و همسرش) او را به فرزندی پذیرفته و با خود به شمال میبرند. اما «مریم» به مکاتبه با «فرشته» میپرداز...
کارگردان: ساموئل خاچیکیان
رای کاربر: 5
«اشرف» با کمک پسرش «قباد» برادر خود را از بین میبرد تا به ثروت او دست یابد. برای دستیابی به ثروت، «امیر» تنها فرزند آن مرد نیز باید از سر راه برداشته شود. آنها ترتیب این کار را میدهند و اتومبیل «امیر» در درهای سقوط میکند و با سرنشینش در آتش میسوزد. عصر همان روز، زمانی که توطئهگران بر سر تقسیم...
کارگردان: ناصر مهدیپور
رای کاربر: 5
ساخت پلی بین دو روستای کردنشین، سبب الفت و اتحاد بیش از پیش دو طایفه میشود. در پی تحکیم دوستی دو طایفه، دختر و پسری نیز از دو طایفه به ازدواج هم در میآیند و از این پس روزگار مساعدی را با یاری هم میگذرانند. اما اشرار که سودشان در تفرقهی این دو طایفه است، مشکلاتی ایجاد میکنند و اگرچه در وهلهی او...
کارگردان: جمال شورجه
رای کاربر: 5
مقادیر زیادی از آثار باستانی از اماکن متبرکه و مجموعهی تخت جمشید به سرقت میرود تا در یک حراجی بزرگ در لندن که به منظور بدنام کردن جمهوری اسلامی ایران ترتیب داده شده است، عرضه گردد... در پی این سرقت دو تن از مأموران امنیتی مأموریت پیدا میکنند تا این توطئه را کشف و خنثی کنند.
کارگردان: کیومرث پوراحمد
رای کاربر: 5
قصهی اول: جدول ضرب - «مجید» ریاضیاش ضعیف است. دبیر ریاضی جدول ضرب را با تسبیح از او میپرسد. برای «مجید» تسبیح کابوس میشود. «مجید» در جستجوی راهی است که از این کابوس خلاص شود، اما بیشتر به مخمصه میافتد... قصهی دوم: تشویق - «مجید» یکبار از ریاضی چهارده میگیرد. آقای ناظم میخواهد سر صف دربارهی...
کارگردان: داریوش مهرجویی
رای کاربر: 5
«حسام» برای درمان بیماریاش مجبور است به خارج از کشور مسافرت کند. «سارا» همسر وی، مخارج او را تأمین میکند، اما میگوید که این پول را از محل ارثیهی پدرش به دست آورده است. «حسام» بهبود مییابد. «سارا» پنهان از چشم شوهرش با کار سخت و مداوم خیاطی سعی میکند بدهیهای خود را پرداخت کند. «گشتاسب» مردی که...
کارگردان: سید علی سجادی حسینی
رای کاربر: 5
«مراد» پسرکی است که به قصههای قدیمی دلبستگی زیادی دارد و قصههای مادربزرگ را با حوادث واقعی روزمره در هم میآمیزد. یک روز سینای پیر برای تحقیق دربارهی آثار باستانی و چشمهی سرخ به ده میآید و نشانی چشمهی سرخ را از مراد میگیرد. «مراد» او را به جای یکی از آدمهای بد قصهی مادربزرگ میگیرد و در داد...
کارگردان: جهانگیر جهانگیری
رای کاربر: 5
سروان «هاشمیان» که از یک خانوادهی مذهبی است ناخواسته به جمع یک عده از ارتشیان بازنشسته و پاکسازی شده که قصد براندازی دارند، میپیوندد. «بدری»، نامزد او به همراهی برادر خود که در سپاه پاسداران خدمت میکند طی حادثهای پی به ماجرا میبرند و سعی میکنند «هاشمیان» را از این کار بازدارند. در نهایت موفق ب...
کارگردان: افشین شرکت
رای کاربر: 5
«علی» که بر خلاف میل خانوادهاش به «استانبول» مهاجرت کرده، با وجود آگاهی از مشکلاتی که برای همسر و فرزندش پیش آمده، حاضر به بازگشت به وطن نیست. لذا «زهره» برای یافتن او به ترکیه میرود و در آنجا درمییابد که همسرش به کارهای خلاف کشیده شده و مورد تعقیب پلیس است. «علی» در تنگنا و شرمساری قصد خودکشی می...
کارگردان: ناصر غلامرضایی
رای کاربر: 5
در یک نزاع دستهجمعی بین اهالی دو روستای همجوار در لرستان «عزیزبک» کشته میشود. «براخاص» فرزند ارشد «علیزمان» متهم به این قتل شده و آوارهی کوهها میشود. تنها کسی که از مأوای «براخاص» خبر دارد، خواهرش «آهو» است. ریشسفیدان محل با اجرای مراسم «خونصلح» طرفین منازعه را به آشتی فرا میخوانند. «نظربک» ...
کارگردان: حمید تمجیدی
رای کاربر: 5
«جهاننور» برای اینکه زندگی جدید خود را با همسرش شروع کند، احتیاج به یک خانه دارد. جواهرفروش طماعی به قصد مقابله با رقیب خود حاضر میشود خانهای در اختیار «جهاننور» قرار دهد، به شرطی که او در انجام نقشهای یاری اش کند. آنها پسر رقیب جواهرفروش را میربایند و به مکان دورافتادهای میبرند، اما ...
کارگردان: کامبوزیا پرتوی
رای کاربر: 5
در آغاز جنگ تحمیلی، ارتش بعثی شهرکی مرزی را اشغال میکند. اهالی شهر شتابزده به کوهها پناه میبرند. تنی چند در شهر ماندهاند. دخترکی در میان اجساد زنده مانده است. او هنگام گریز نوزادی را مییابد. حال او مادری است که در هنگامهی جنگ باید نوزادش را نگهداری کند...