به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
کارگردان: اصغر یوسفینژاد
رای کاربر: 10
متوفی وصیت کرده که بعد از مرگ، جسد او را دراختیار دانشکده پزشکی برای استفاده علمی قرار دهند اما، دخترش شدیدا مخالف است...
کارگردان: هاتف علیمردانی
رای کاربر: 10
روایت خانوادهای که در دهه شصت در شهر زنجان زندگی میکنند. خانوادهای که جنگ و فضای آن سالها تأثیر زیادی روی زندگیشان میگذارد...
کارگردان: اصغر فرهادی
رای کاربر: 10
روایتگر داستان زوج جوانی است که در حال اجرای نمایشنامه مرگ فروشنده آرتور میلر هستند. رابطه آنها پس از نقل مکان به خانهای که پیشتر زنی به نام آهو در آن ساکن بود، به خشونت کشیده میشود.
کارگردان: حسن فتحی
رای کاربر: 10
روایت عشق دو جوان به نام «فرهاد» و «شهرزاد» در کوران حوادث کودتای 28 مرداد سال 1332 در تهران است...
کارگردان: مصطفی کیایی
رای کاربر: 10
پشت هر آدمی یه داستانی هست و پشت هر داستانی یه آدم، بهتره قبل از هر قضاوتی یکم صبر داشته باشیم...
کارگردان: سعید روستایی
رای کاربر: 10
خانوادهای در تدارک مراسم عروسی دختر خانواده، سمیه، هستند؛ اما اتفاقاتی روابط خواهران و برادران را سرد میکند که درنهایت باعث ماجراهایی میشود...
کارگردان: سهیل بیرقی
رای کاربر: 10
داستان یک زن خلافکار حرفهای به نام آذر است که با وجود همه هشدارهایی که آدمهایش به او میدهند و او را از کار کردن در شرایط خطرناک فعلی بر حذر میدارند، آذر با سماجت و اصراری عجیب دست از کارهای خلافش نمیکشد و هرچند میداند هر یک از مشتریهایش میتوانند پلیس باشند، باز هم به کارش ادامه میدهد...
کارگردان: مانی حقیقی
رای کاربر: 10
دوم بهمن ماه ١٣٤٣: یک شورلت ایمپالای نارنجی رنگ از قبرستانی باستانی میگذرد و به سمت کشتیِ به خاک نشستهای میراند. داخل کشتی یک زندانی تبعیدی حلق آویز شده که روی دیوارهای کشتی خاطرات روزانهاش را نوشته بوده است. آیا این نوشتهها به کارآگاه بابک حفیظی کمک خواهند کرد تا بفهمد چرا سالها است هیچکس مرد...
کارگردان: ابراهیم حاتمیکیا
رای کاربر: 10
روایت محافظی شخصی که از جان یکی از شخصیتهای مهم نظام محافظت میکند اما در جایی و براساس حوادثی متوجه میشود که او بیش از آن که به فکر نظام باشد به فکر منافع شخصی است. محافظ شخصی دچار تشکیک میشود و همین امر باعث میشود که محافظت از آن فرد را کنار بگذارد. اما به دلیل خدمات و خلوصی که در وی وجود دارد...
کارگردان: سیدرضا میر کریمی
رای کاربر: 10
آقای عزیزی که سرپرست بخش تعمیرات و نگهداری پالایشگاه آبادان است برای مراسم خواستگاری دخترش آماده میشود و ستاره دختر دیگرش در همان روز قصد سفر به تهران برای شرکت در جشن خداحافظی یکی از دوستان همدانشگاهیاش را دارد. پدرش به دلایلی به این سفر مشکوک است و این آغاز ماجراست...