به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
کارگردان: عباس کیارستمی
رای کاربر: 9
صد و چهارده بازیگر زن سینما، تلویزیون و تئاتر ایران در حال تماشای نمایشی بر اساس داستان خسرو و شیرین اثر حکیم نظامی گنجوی هستند...
کارگردان: مجید صالحی
رای کاربر: 9
دو باجناق به نامهای سیروس و رحمان تصمیم میگیرند با مشارکت یکدیگر، یک شرکت خدماتی تأسیس کنند. از آنجایی که آنها سرمایهای برای راهاندازی شرکت ندارند، سیروس خانهی خود را رهن داده و به همراه خانوادهاش به محل زندگی رحمان نقل مکان میکند و...
کارگردان: مرضیه برومند، مسعود فروتن
رای کاربر: 9
پوراندخت نوریان، استاد دانشگاه و مجرد است. او مرتب مشغول حل مشکلات دوستان، آشنایان، همسایهها و فامیل است. در هر برنامه، مشکلی برای یکی از عزیزانش پیش میآید و او با برخوردهای درست و منطقی آنها را به فکر کردن وا میدارد تا مشکلشان را خودشان حل کنند.
کارگردان: فرزاد مؤتمن
رای کاربر: 9
پری که در یک خانواده فقیر زندگی میکند چون فکر میکند بینیاش بزرگ است اعتماد به نفس ندارد. اما نهایتا متوجه اشتباهش میشود و از جراحی بینیاش منصرف میشود.
کارگردان: داریوش مهرجویی
رای کاربر: 9
یک خواننده که سعی دارد کنسرت بگذارد. اما در طی مراحل گرفتن مجوز مشکلاتی برای او و گروهش پیش می آید.
کارگردان: سامان استرکی
رای کاربر: 9
فیلمی اپیزودیک که در اپیزود اول آن اسماعیل و مرضیه زوج جوانی که در انتظار تولد کودک خود هستند؛ برای سونوگرافی دیرهنگام و انجام آزمایشات ژنتیک از شهرستان به تهران آمده اند. دکترها به علت ازدواج فامیلی، به آنها هشدار داده اند....
کارگردان: تهمینه میلانی
رای کاربر: 9
«کوروش زند» یک سوپراستار جوان سینما است که موفقیت و شهرت، او را به آدمی مغرور و خوش گذران و غرق در فساد تبدیل کرده است....
کارگردان: قدرتالله صلحمیرزایی
رای کاربر: 9
دختری است که بعد از سالها اقامت در خارج از کشور به ایران بازگشته و قصد ازدواج دارد...
کارگردان: علی روئینتن
رای کاربر: 9
داستان دلبستگی دو جوان با طرز فکر متفاوت و از دو خانواده مختلف است که مجبور میشوند با هم پایاننامه بدهند. بدین منظور برای آشنا کردن همدیگر از جهانهای خود دوستان یکدیگر را به هم نشان میدهند و...
کارگردان: حسن فتحی
رای کاربر: 9
داستان مردی است که به خاطر تسویه حساب شخصی با مردی دیگر، دختر او را گروگان می گیرد و به خانه ای در خارج از شهر می رود و منتظر آن مرد می ماند...