به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
کارگردان: رحیم رحیمیپور
رای کاربر: 4
قرارگاهی در جنوب، مورد حمله هوایی دشمن قرار می گیرد، از جمله مجروحان عبدالعلی صفری (یک بسیجی داوطلب از بهشهر) است. وقتی که قرار است مورد عمل جراحی قرار گیرد، متوجه بزرگی بیش از حد ترکش درون پای صفری و نهایتاً کشف این امر که ترکش مورد اشاره یک بمب خوشه ای است، می شوند. ادامه داستان ماجرای التهاب، ترد...
کارگردان: سیروس الوند
رای کاربر: 4
سعید فرزند یک خانواده متمکن در یک حادثه رانندگی باعث مرگ مردی می شود و می گریزد. پلیس از روی نشانه اتومبیل، پدر سعید را به اتهام قتل دستگیر می کند. وقتی موضوع روشن می شود سعید به جای پدر روانه زندان می شود. کوشش پدر سعید برای جلب رضایت همسر و برادر مقتول بی نتیجه است، تا این که بیماری کلیه همسر مقتو...
کارگردان: کیانوش عیاری
رای کاربر: 4
دو خواهر دوقلوی بسیار شبیه به هم، که هر یک در خانوادهای زندگی میکنند برای نخستین بار بر سر مزار مادرشان یکدیگر را میبینند و شکی برایشان باقی نمیماند که خواهران جداافتاده و بیگانه از هم هستند. هر کدام مسائلی برای خود دارند و تصمیم میگیرند با تعویض جای خود، شرایطی جدید را در محیطی غریب تجربه کنند...
کارگردان: عباس کیارستمی
رای کاربر: 4
«زندگی و دیگر هیچ...» فیلمی است در ستایش زندگی. در پی وقوع زلزلهی دلخراش سال 69 در مناطق شمالی کشور، پدر و پسری جهت اطلاع از وضعیت بازیگران خردسال فیلم «خانهی دوست کجاست؟» راهی آن مناطق میشوند و پس از طی موانع بسیار، در محل زندگی بازیگران فیلم، در مییابند که علیرغم عمق فاجعه، ویرانی و کشتار بسیا...
کارگردان: بزرگمهر رفیعا
رای کاربر: 4
در سال 57، به هنگام وقوع انقلاب اسلامی، بازپرس دادگر ضمن بررسی پرونده کامپیوتریزه کردن سیستم بایگانی سازمان تأمین خدمات اجتماعی (وزارت بهداری) که توسط یک شرکت آمریکایی انجام می شد، به یک سری اعمال خلاف از جمله حساب سازی و رشوه خواری پی می برد و جمعی از مسئولین آمریکایی شرکت و همدستان ایرانی آنها را ...
کارگردان: محسن مخملباف
رای کاربر: 4
میرزا ابراهیمخان عکاسباشی که در اشتیاق ازدواج با آتیه بعد از بازگشت از سفر فرنگ است، گرفتار افسون سینماتوگراف میشود! در رنجوری مظفرالدینشاه، او که نگران آیندهی سینماتوگراف است کسب تکلیف میکند. شاه به فراشباشی سفارش میکند تا عکاسباشی را نزد پسرش ببرد و او اشتباهاً عکاسباشی را به نزد پدرش -ن...