به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
کارگردان: سعید روستایی
رای کاربر: 9
خانوادهای در تدارک مراسم عروسی دختر خانواده، سمیه، هستند؛ اما اتفاقاتی روابط خواهران و برادران را سرد میکند که درنهایت باعث ماجراهایی میشود...
کارگردان: ابراهیم حاتمیکیا
رای کاربر: 8
روایت محافظی شخصی که از جان یکی از شخصیتهای مهم نظام محافظت میکند اما در جایی و براساس حوادثی متوجه میشود که او بیش از آن که به فکر نظام باشد به فکر منافع شخصی است. محافظ شخصی دچار تشکیک میشود و همین امر باعث میشود که محافظت از آن فرد را کنار بگذارد. اما به دلیل خدمات و خلوصی که در وی وجود دارد...
کارگردان: محمدحسین مهدویان
رای کاربر: 9
احمد که عصیان نوجوانی اش را در سکوت گذرانده، فرمانده لشگری می شود که باید در دروازه های خرمشهر با دشمن بجنگند. اما سرنوشت او فرسنگ ها دور از مرز ایران رقم می خورد…
کارگردان: مصطفی کیایی
رای کاربر: 6
پشت هر آدمی یه داستانی هست و پشت هر داستانی یه آدم، بهتره قبل از هر قضاوتی یکم صبر داشته باشیم...
کارگردان: نرگس آبیار
رای کاربر: 8
قصهی زندگی یک خانواده یزدی بین سالهای 57 تا 62 است. روایتی از زندگی چهار کودک با نامهای بهار، نادر، کمال و مریم که همراه پدرشان غفور و مادربزرگ در دهه 50 خورشیدی نفس میکشند! دنیای این کودکان دنیایی است پر از رویاهای زیبای کودکانه که قرار است رنگ حقیقت به خود بگیرد...
کارگردان: احسان بیگلری
رای کاربر: 7
خسرو نام پسر جوانی است که به بیماری اختلال دو قطبی مبتلا است و برای درمان این بیماری مجبور شده چند هفتهای در خانه برادر بزرگتر خود به سر ببرد...
کارگردان: رضا درمیشیان
رای کاربر: 6
عده ای از جوانان بزهکار، به قصد دزدی از قشر پولدار، گروهی با نام «لانتوری» تشکیل میدهند. پاشا فرد اصلی لانتوری در این بین عاشق زنی به نام مریم میشود. پاشا قصد ازدواج دارد اما مریم چندین بار جواب منفی میدهد، تا اینکه در آخرین بار...
کارگردان: سید جمال سید حاتمی
رای کاربر: 10
دخترک تازه به انگشتانش لاک زده بود که روزگار صورتش را نقاشی کرد...
کارگردان: مانی حقیقی
رای کاربر: 5
داستان از مجلس عروسی مرجان آغاز میشود. در میانههای عروسی مأموران برای دستگیری داماد خلافکار وارد میشوند و میهمانان هم فرار میکنند. در این میان ریختن آب آلبالو روی پیراهن داوود گرامی باعث میشود تا دوست او (مجید) خیال کند او تیر خورده است. مجید لباسهای داوود را در میآورد و او را به داخل اتاقی م...