به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
کارگردان: سعید روستایی
رای کاربر: 5
در بزنگاه روزهای سخت، اعتیاد و مواد مخدر هم گریبان زندگی مردم این شهر را رها نمیکند.
کارگردان: علیرضا داوودنژاد
رای کاربر: 5
گلنار برای رسیدن به هدف خود در حالی که 18 سال بیشتر ندارد با واقعیتهای امروز روبرو میشود. او به تهران میآید تا با ماشین فراری 8 میلیاردی عکس یادگاری بگیرد...
کارگردان: مصطفی سلطانی
رای کاربر: 5
آیا تا حالا شده فکر کنین یه چیزی دور و برتون درست نیست و ندونین اون چیه؟ بین هزار هزار نفر آدم راه برین اما تنهای تنها باشین... روزا پشت سر هم بگذرن و شما کاری از دستتون برنیاد... فکر کنین سر جاتون نیستین اما ندونین چطوری باید برسین به اون جایی که دلتون میخواد... هیچکس نباشه که با یه جمله بهتون قوت...
کارگردان: میترا تبریزیان
رای کاربر: 5
داستان فیلم «غلام» در لندن در سال ۲۰۱۱ میلادی روی میدهد و دربارهٔ یک راننده تاکسی ایرانی به نام غلام (شهاب حسینی)، است که شبها کار میکند و هیچ علاقهای به صحبت دربارهٔ گذشتهاش ندارد. غلام با آنکه دو شغل دارد ولی نشان داده میشود که علاقهای به پول و مادیات ندارد. او با آنکه رابطه خوبی با داییاش...
کارگردان: سیدمحمدرضا خردمندان
رای کاربر: 5
همیشه همینجوریه! آخرین بار هوا ابر شد. باد گرفت. درختا داشتن از جا کنده میشدن. اونقدر بارون شدید شد که سیل شهرو گرفته بود. پرندهها دور و بر لونه هاشون جیغ میکشیدن. یکی از بچهها قسم میخورد خودش دیده خورشید یکی دوبار نورش کم و زیاد شده....
کارگردان: مصطفی کیایی
رای کاربر: 5
پشت هر آدمی یه داستانی هست و پشت هر داستانی یه آدم، بهتره قبل از هر قضاوتی یکم صبر داشته باشیم...
کارگردان: منوچهر هادی
رای کاربر: 5
ناصر و خانوادهاش به سفری سیاحتی به برزیل دعوت میشوند. آنجل، دختری برزیلی، او را با نامزد سابق خود اشتباه میگیرد و…
کارگردان: حسن یکتاپناه
رای کاربر: 5
«غیر مجاز» داستان دخترجوانی است که در پی یافتن نامزد خود به تهران می آید او در این راه با ناملایماتی روبرو می شود که توقع آن را ندارد.
کارگردان: حسین کندری
رای کاربر: 5
یه بچهی خوش خوابی بود که هر جا ولش میکردن میخوابید. یه بار خودش فهمید که خوابه... زور زد که داد بزنه، اما نتونست...
کارگردان: بهرام توکلی
رای کاربر: 5
تو میدونی من از چیه مارادونا خوشم میآد؟ از اینکه تو زندگیش هیچوقت واقعیت و رویا براش مرز نداشت، وقتی بازی میکرد با همه وجودش بازی میکرد، پرواز میکرد، بازی نمیکرد، وقتی معتاد شد یه کوه کوکائین میریخت جلوش د بکش همه چیزو تا تهش میرفت، خودشو لوس نمیکرد... همهاش برای این بود که واقعیت و رویا ب...
کارگردان: علی ملاقلیپور
رای کاربر: 5
عطا و معصومه در خانهای مستأجرند، موعد اجاره آنها پایان یافته اما میخواهند در خانه بمانند.