به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
کارگردان: کاظم راستگفتار
رای کاربر: 6
داستان این فیلم درباره مهندس جوانی به نام سعید است. سعید به شدت به همسر خود سیمین علاقه دارد و این در حالی است که سیمین زنی به شدت فمینیست است و به نوعی بر سعید در خانه سیطره دارد. سیمین به تازگی بعد از مشورت با دوستان عجیب و غریبش! به این نتیجه میرسد که باید یک تور تفریحی به کشور فرانسه داشته باشد...
کارگردان: رامبد جوان
رای کاربر: 9
داستان این فیلم درباره مدرسهایی غیرانتفاعی است که شاگردانش جزو بهترینهای منطقه هستند و به عبارتی مدرسهی نمونه است. مدیریت این مدرسه توسط خانمی با نام بیتا دارابی ( ویشکا آسایش ) که یک فمینیسم کامل است ، اداره میشود. خانم دارابی از آن دسته مدیرانی است که به هیچ عنوان اعتقادی به دبیر مرد ندارد و ه...
کارگردان: عبدالرضا کاهانی
رای کاربر: 6
داستان این فیلم درباره یک مجرم فراری است که به مدت ۲۴ ساعت از زندان مرخصی گرفته و در این مدت میکوشد به زعم خود، اسباب سوء استفاده از گروهی از مردم را فراهم آورد.
کارگردان: محمدرضا هنرمند
رای کاربر: 7
زوجی با داشتن چهار فرزند بزرگسال قصد جدایی دارند اما بهدلایلی در هر قسمت نمیتوانند از یکدیگر جدا شوند و مشکلات جالب بر سر مصاحبه در تلویزیون به وجود میآید و...
کارگردان: حسن فتحی
رای کاربر: 6
جوان فوتبالیستی به نام مهران سارنگ برای قرارداد با یک باشگاه اصفهانی به اصفهان میآید و ناخواسته جوانی اصفهانی به نام مسعود مصیب را به قتل میرساند...
کارگردان: اصغر فرهادی
رای کاربر: 8
سیمین میخواهد به همراه همسرش نادر و دخترش ترمه از ایران برود و همه مقدمات این کار را فراهم کرده. اما نادرنمیخواهد پدرش را که از بیماری آلزایمر رنج میبرد تنها رها کند.این اختلافات باعث میشود سیمین از دادگاه درخواست طلاق کند اما دادگاه درخواستش را رد میکند و مجبور میشود به خانه پدرش برگردد. ترمه...
کارگردان: مهران مدیری
رای کاربر: 8
ما جرا از آن جای شروع شد که نیما زند کریمی معلم تاریخ در پی پیدا کردن چند صفحه حذف شده از تاریخ است. او یک قهوه می خورد و به یک تاریخ دیگر میرود و در انجا با مردم ان زمان زندگی می کند و در انجا با مادر بزرگ رویا خانم که در زمان خودش عاشقش بود ازدواج می کند و در تمام مدت برای عوض کردن تاریخ و جلوگیری...
کارگردان: رامبد جوان
رای کاربر: 10
رحمانی صاحب شرکتی بزرگ در آستانه مرگ قرار گرفته است. او تصمیم میگیرد نیمی از اموالش را به پسر شریک سابقش بدهد و او را مدیر شرکت کند، اما لادن نوه او و پوران عروسش با تصمیم رحمانی مخالف هستند و میخواهند به هر نحو ممکن مانع محقق شدن خواسته رحمانی شوند…