به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
کارگردان: ناصر مهدیپور
رای کاربر: 6
بهرام، که یک مبارز سیاسی تحصیل کرده خارج از کشور است و در فنون رزمی هم مهارت دارد، توسط پدر همسرش شیرین، که یک تیمسار است، مورد تعقیب قرار می گیرد. تیمسار از این که یکی از آشنایانش مبارزی علیه رژیم شاهنشاهی از کار درآمده، ناراحت است و...
کارگردان: حبیبالله بهمنی، شفیع آقامحمدیان
رای کاربر: 6
یک دانشمند روسی قرار است با یک مأمور آمریکایی ملاقات کند. با دخالت مأموران کا.گ.ب این قرار به هم میخورد و دانشمند روسی متواری میشود. او قصد دارد از طریق ایران خود را به آبهای خلیج فارس برساند. از یک سو مأموران «سیا» به دنبال او هستند. از سوی دیگر مأموران ویژهی ایران از ماجرا آگاه شده و وارد عمل ...
کارگردان: محرم زینالزاده
رای کاربر: 6
«آیت» خانهشاگرد «آراز» نوازندهی کهنهکار است. او با «ستاره» دختر «آراز» ازدواج میکند. جنگ درمیگیرد و «آیت» عازم آوردگاه میشود. «ستاره» تنهاست و «آیت» آنچه را که در جبهه با گوشت و پوست خود لمس میکند برای او مینویسد. تمام این خاطرات در تابلوهای «ستاره» نقش میبندد. یک شب در میدان مین همهی همرز...
کارگردان: رخشان بنیاعتماد
رای کاربر: 6
«رسول رحمانی» مالک یک مزرعهی گوجهفرنگی است و کارخانهای هم در کنار آن دارد. او که چند سال پیش همسرش را از دست دادهاست، تنها زندگی میکند. «نوبر کردانی» زنی است که سرپرستی خانوادهاش را به عهده دارد و ناچار است کار کند. او به همراه چند زن دیگر برای کار در مزرعه انتخاب میشود و...
کارگردان: مهدی صباغزاده
رای کاربر: 6
«شکوه» دختر یتیمی است که از دربدری به تنگ آمده است. زن متمولی از او میخواهد تا با پسر جوانش ازدواج کند. «شکوه» بیآنکه تمایلی داشته باشد به عقد «علیرضا» پسر آن زن در میآید. «شکوه» در واقع وظیفه دارد تا روزهای آخر زندگی «علیرضا» را که به بیماری سرطان مبتلا است، دلپذیر و پرامید کند. در شب عروسی «علی...
کارگردان: مسعود جعفریجوزانی
رای کاربر: 6
«سحربانو» یک دختر ایلیاتی است. او تصمیم گرفتهاست به خاطر شهادت برادرانش در جنگ تحمیلی هفت سال سیاهپوش باشد. مردم ایل که نگران «سحربانو» هستند، در مراسم سنتی «سیاه بردارون» با آوردن هدایایی از او میخواهند که لباس سیاه را از تن به در آورد، تا خواستگارانش بتوانند پا پیش بگذارند. برخلاف میل «سحربانو»...
کارگردان: جعفر پناهی
رای کاربر: 6
زمان تحویل سال نو نزدیک است. «راضیه» از مادرش پول میگیرد تا برای سفرهی هفتسین ماهی قرمز بخرد، اما پولش بین راه گم میشود. او در جستجوی پول گمشدهاش با کسانی آشنا میشود؛ کسانی که نمیتوانند سر سفرهی هفتسین در کنارش باشند، اما هریک به نوعی سعی میکنند تا «راضیه» را یاری کنند تا به مقصودش دست یا...