به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
کارگردان: مهرشاد کارخانی
رای کاربر: 10
ابری بر سر شهر سایه افکنده است... لکه ابری به دنبال لکه گم شده خود میگردد
کارگردان: پدرام علیزاده
رای کاربر: 10
فیلم «خشکسالی و دروغ» دربارهی شک و تردیدها و دروغها و پنهانکاریهای دو مرد و دو زن است که منجر به یک بحران میشود میشود. در جشن تولد امید، او و همسرش آلا به همراه آرش، برادر آلا، در مهمانی حضور دارند. میترا همسر قبلی امید به او زنگ میزند و میگوید به کمک امید احتیاج دارد. امید با میترا قرارملا...
کارگردان: مسعود دهنمکی
رای کاربر: 10
"به خودتان تکان بدهید تا خدا تکانتان نداده!" این جمله ای است که حاجی یوسف، پیرمرد زاهد شهر با دیدن آسیب های اجتماعی به مردم و مسئولین گوشزد می کند اما برخی او را جدی نمی گیرند و برخی نیز با شایعه وقوع زلزله و عذاب دستمایه شروع داستان را فراهم می کنند...
کارگردان: محمد بانکی
رای کاربر: 10
جوانی کلاهبردار همزمان با دو خواهر در چهرههای متفاوت ارتباط برقرار میکند...
کارگردان: بهمن گودرزی
رای کاربر: 10
فیلم یک داستان کمدی دارد که فضای اصلی آن درگیری میان دو دوست است که هرکدام میخواهد از دیگری پیشی بگیرد.
کارگردان: ابراهیم وحیدزاده
رای کاربر: 10
فیلم شام عروسی داستان یک عروسی بزرگ است که اتفاقات آن، موضوع فیلم را تشکیل میدهد.
کارگردان: فریدون جیرانی
رای کاربر: 10
میهن مشرقی استاد دانشکده معماری پس از بیست و شش سال زندگی با شوهرش به سبب ناسازگاری فکری و رفتاری با پادرمیانی دخترش (ستاره) از همسرش جدا میشود. سپس به خانه قدیمی پدریش اسباب کشی میکند و با دخترش و دایه اش (آفاق) زندگی تازهای را آغاز میکند. زندگی تازه او با آمدن مانی معترف دانشجوی رشته معماری در...
کارگردان: محمدحسین لطیفی
رای کاربر: 10
بازیگری با نام رضا گلزار است که از همسر خود جدا شده. رضا و همسرش یکدیگر را دوست دارند، اما برخی ارتباطات رضا باعث نارضایتی همسرش می شود.
کارگردان: آرش معیریان
رای کاربر: 10
حمید(مدرس موسیقی) به اتفاق خواهرش تعدادی از بچه های بی سرپرست را برای اردو به شمال کشور میبرند، آنها با مینو که به اتفاق پدر و نا مادری اش در آنجا زندگی میکند آشنا میشوند و این باعث بروز حوادث تلخ و شیرین میشود...
کارگردان: مسعود دهنمکی
رای کاربر: 10
محمد جوانی است که شوق رفتن به جبهه را دارد اما با مخالفتهای سرسختانهی پدرش مواجه میشود و پدر برای رفتن او به جبهه شرطهای عجیب و غریب میگذارد تا اینکه محمد شبانه از خانه فرار کرده و به جبهه میرود و پدر برای بازگرداندن او راهی منطقه میشود...