به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
کارگردان: کلودیا سوراچه
رای کاربر: 6
دوعاشق ، دو پیکر که همیشه آماده برای بیرون رفتن در شب هستند ،لباسهای زیبا بر تن می کنند با موهای کوتاه شده زیبا و گردنبندی مرواریدی و کفشهای براق و پولیش شده. آنها دیوانه وار حرکت می کنند و در جلوی آئینه ای که اسم آنها به صورت سایه ای باریک به آن حک شده است می ایستد – جنگ شروع می شود.
کارگردان: شهرام شاهحسینی، محمودرضا تخشید
رای کاربر: 6
«پرستاران» ماجرای پرستاران یک بیمارستان و اتفاقاتی است که این پرستاران با آنها رو به رو میشوند.
کارگردان: جرج میلر
رای کاربر: 6
در آینده ای دور، در حالی که تنها بیابانی خشک از زمین باقی مانده است، باقیمانده ی نسل انسان ها برای بدست آوردن واجبات زندگی حاضرند یکدیگر را بکشند. مکس، مردی کم حرف که زن و بچه اش را از دست داده است، به تنهایی سفر می کند و در جستجوی صلح است...
کارگردان: رخشان بنیاعتماد
رای کاربر: 6
گروه پزشکان داوطلب ایرانی و فرانسوی از طریق موسسه خیریه زنجیره امید، بچههای بیمار و محروم را از سراسر ایران در سه رشته قلب، ارتوپدی و ترمیمی در بالاترین سطح استاندارد، درمان میکنند.
کارگردان: آرش معیریان
رای کاربر: 6
مرز کمرنگی بین واقعیت و خیال است. حسن آس و پاس در مسیر وصول طلب پدر مرحومش از ملک سلمان کلاهبردار، در فضایی فانتزی تبدیل به شخصی رویایی میشود عشق به دختر ملک سلمان او را از ادامه ی ماموریتش باز میدارد و...
کارگردان: نیما طباطبایی
رای کاربر: 6
فیلمی است که در آن ضمن پخش تصاویر فوتبالی و شخصی دیده نشده از اسطوره ملی ایران به بررسی دلایل محبوبیت ناصر حجازی میپردازد...
کارگردان: مانی حقیقی
رای کاربر: 6
داستان از مجلس عروسی مرجان آغاز میشود. در میانههای عروسی مأموران برای دستگیری داماد خلافکار وارد میشوند و میهمانان هم فرار میکنند. در این میان ریختن آب آلبالو روی پیراهن داوود گرامی باعث میشود تا دوست او (مجید) خیال کند او تیر خورده است. مجید لباسهای داوود را در میآورد و او را به داخل اتاقی م...
کارگردان: محمدحسین فرحبخش
رای کاربر: 6
آبنبات چوبی مسائل جوانان و مشکلات تفاوت نسلی را بررسی میکند؛ اختلاف دیدگاه نسل قدیم و جدید درباره مشکلات خانواده و تاثیر جامعه بر جوانان امروزی محور اصلی این فیلم است.
کارگردان: سهیل بیرقی
رای کاربر: 6
داستان یک زن خلافکار حرفهای به نام آذر است که با وجود همه هشدارهایی که آدمهایش به او میدهند و او را از کار کردن در شرایط خطرناک فعلی بر حذر میدارند، آذر با سماجت و اصراری عجیب دست از کارهای خلافش نمیکشد و هرچند میداند هر یک از مشتریهایش میتوانند پلیس باشند، باز هم به کارش ادامه میدهد...