به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
کارگردان: حسن نقاشی
رای کاربر: 6
دختری برای آب آوردن به روستایش بر اساس مراسمی سنتی به عقد چاه در می آید...
کارگردان: امید بنکدار، کیوان علیمحمدی
رای کاربر: 6
مستندی درباره سیاوش کسرایی، نقاش مهم معاصر کشورمان...
کارگردان: پیمان نهان قدرتی
رای کاربر: 6
پسربچه ای باید درباره پدرش انشایی بنویسد در نتیجه بدنبال پدر براه می افتد تا شغل او را دریابد و در راه با مشکلاتی مواجه می شود...
کارگردان: علیمحمد قاسمی
رای کاربر: 6
این مستند به زندگی سخت و دشوار مردم حاشیه نشین افغانستان و فقر آن ها می پردازد...
کارگردان: جواد بزرگمهر
رای کاربر: 6
یک زن و شوهر راهی سفر و جاده می شوند و بعد همه چیز تغییر می کند...
کارگردان: رویا خاشعی
رای کاربر: 6
انگشتر سحر آمیز: انیمیشن «انگشتر سحرآمیز» داستان شاهزادهای است که انگشتری سحرآمیز از پدرش به او به ارث میرسد. راز این انگشتر در آن است که وقتی شاهزاده کار خطایی انجام میدهد انگشتر او را نیش میزند......
کارگردان: تهمینه میلانی
رای کاربر: 6
فرشته (نیکی کریمی)، معلم مدرسه، همسرش سعید را در یک سانحه تصادف از دست می دهد و پس از این سانحه با پدرشوهرش (جمشید هاشم پور) سر گرفتن حضانت فرزندانش مشکلاتی پیدا می کند که منجر به ماجراهایی می شود...
کارگردان: محسن محسنینسب، سید محمدرضا عالیپیام
رای کاربر: 6
موشو پسری 10 ساله ریز نقش پدرش مرده و با مادرش زندگی می کند. مادر موشو در قبرستان کرمان، روی قبرها آب می ریزد و موشو نیز با تنبک پدرش که تنها ارث اوست در کوچه و خیابان تنبک زنی کرده ارتزاق می کند. روزی مأمورین شهرداری در حین جمع آوری بساط دست فروشها و دوره گردها موشو را نیز جلب کرده به کلانتری می بر...
کارگردان: بهروز افخمی
رای کاربر: 6
خواب اولیه راوی مربوط به یک گردش شبانه است در ساحل زاینده رود، به همراه پدر، گلچین و چند مرد جوان دیگر. در خانه ای که راوی در آن سکونت دارد، خشایار و حمید هم زندگی می کنند؛ اولی در تلاش است تا منظومه طولانی اش را به سرانجام برساند و دومی در تدارک ازدواج است. راوی که قصد دارد کابوس های دائمی اش را یا...
کارگردان: کمال تبریزی
رای کاربر: 6
هاتف روحی است که از زندگی و زمان مرگ آدم ها خبر دارد. او در مقطعی از آسمان به زمین می آید تا این بار با رفتن به آسایشگاهی که جانبازان جنگ در آن سکونت دارند به زندگی و سرنوشت آنها بپردازد. بهمن، یکی از ساکنان آسایشگاه، که جانباز و مبتلا به سرطان است، نوشتن آخرین کتابش را تمام کرده، اما برای چاپ آن با...
کارگردان: مسعود کرامتی
رای کاربر: 6
پذیرفته شدن بامداد برای بازی در فیلم، باعث حسادت پسرخاله اش و درگیری این دو نوجوان می شود و در نتیجه این درگیری ها، پای بامداد می شکند و بدین ترتیب پای بزرگترها هم به ماجرا کشیده شده، مناسبات خانوادگی شان تحت تأثیر قرار می گیرد و به جدایی دو خانواده می انجامد.