به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
کارگردان: حسین سهیلیزاده
رای کاربر: 5
در مورد خانوادهای است که به طور ناگهانی صاحب ارث کلانی میشوند یک باشگاه را میخرند و باشگاهداری میکنند.
کارگردان: مسعود قراگوزلو
رای کاربر: 5
در روز تولد هفت سالگی دختربچه ای، سر و کله پدرش پیدا می شود؛ پدری که مدت ها غایب بوده و از او خبری نبوده. او حالا آمده تا دختربچه را از مادرش جدا کند...
کارگردان: محسن منشیزاده
رای کاربر: 4
آقا میرزا عبدالصمد فراهانی برای دختر مورد علاقه اش که شرط ازدواجش خرید اتوموبیل است مجبور به خرید آن می گردد ولی …
کارگردان: محمد آهنگرانی
رای کاربر: 5
در یک مجتمع ساختمانی اتفاقات متعددی به وجود می اید که ماجراهایی را رقم می زند..
کارگردان: فریدون جیرانی
رای کاربر: 5
داستان یک خانواده از طبقه متوسط جامعه است که در یک شرایط بحرانی به بررسی و ارزیابی زندگی خود می پردازند....
کارگردان: مهرداد غفارزاده
رای کاربر: 3
حاج صمد راننده وانت کارخانهای در شهرستانی دور افتاده و کوچک است که در پی اتفاقی ماموریتی مهم مییابد. او در حین انجام این ماموریت، با اتفاقات گوناگونی روبرو میشود و بارها در تنگناهای دشوار انتخاب قرار میگیرد.
کارگردان: سعید سهیلی
رای کاربر: 7
داستان سه جوان جنوب شهری است که به خاطر به دست آوردن پول، دست به کارهای خطرناکی میزنند. همچنین داستان فیلم به مسائل مربوط به گشت ارشاد پلیس هم ارتباط دارد.
کارگردان: مصطفی کیایی
رای کاربر: 8
اواسط دهه 60 و اوج دوران جنگ مردی حدود 50 ساله در تهران مشغول قاچاق نوارهای لس آنجلسی و فیلمهای ویدئویی است. او در اثر یک اتفاق در مییابد که توموری در سر دارد و تا دو ماه دیگر بیشتر زنده نخواهد ماند.
کارگردان: ایرج قادری
رای کاربر: 5
این فیلم درباره انتشار فیلمهای خصوصی افراد است و اتفاقاتی پیرامون این موضوع را به تصویر میکشد.
کارگردان: داریوش فرهنگ
رای کاربر: 4
طی مراسم عقد، عروس به جای بله میگوید نه و داستان از اینجا شروع میشود. داماد همهی تلاش خود را میکند تا بتواند از عروس جواب بله بگیرد، اما موفق نمیشود. در یک تغییر غیرمنتظره عروس تبدیل به شخص دیگری میشود و جستوجوی داماد برای برگرداندن او اتفاقات تازهای را رقم میزند.
کارگردان: کاظم راستگفتار
رای کاربر: 6
چند روز مانده به عید نوروز خانم مسافرکشی به نام گوهر پیرمردی خوش برخورد به نام بهرامی را که کیفی سیاه همراهش است سوار میکند. در ادامه، آدمهای دیگری هم سوار تاکسی میشوند: مردی میانسال به نام جوادی که برای شب عید خرید کرده، مرد میانسال دیگری با ظاهر شیک به نام داریوش و جوانی دانشجو به نام میثم. بحث...