به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
کارگردان: مجید فهیمخواه
رای کاربر: 1
پیمان توسط دوستش با دختری آشنا می شود و تصمیم می گیرد با او ازدواج کند اما دختر پس از مدتی ناپدید می شود و پیمان درگیر این ماجرا میشود...
کارگردان: مهرداد فرید
رای کاربر: 3
یتا دختری است جوان که به تازگی در یک مطب دندانپزشکی به عنوان منشی، مشغول به کار شده است. همه چیز وفق مراد اوست تا این که برخی ازبیماران به او تهمتهای ناروایی می زنند. امیر که به عنوان دستیار دندانپزشک دل به بیتا بسته نمی تواند این تهمتها را تحمل کند تا این که…
کارگردان: انسیه شاهحسینی
رای کاربر: 1
با شروع جنگ تحمیلی ، حسین علم الهدی فرمانده سپاه هویزه ، به همراه نیروهای مردمی به کمک مردم روستاها می شتابند ....
کارگردان: فرهاد نجفی
رای کاربر: 3
ین فیلم داستان مردی مغرور و بلند پرواز است که در شرایطی خاص مجبور به مرور گذشته خود می شود.
کارگردان: پوریا آذربایجانی
رای کاربر: 1
درباره ی دو دانشجو است که بعد از 20 سال یکدیگر را پیدا میکنند. سالها قبل علاقههایی بین آنها وجود داشته و به نتیجه نرسیده است آنها تصمیم میگیرند دوستان قدیمی خود را پیدا کنند.
کارگردان: احمد امینی
رای کاربر: 1
فیلم داستان سه جوان را روایت میکند که هر کدام برای رسیدن به هدفی از بندرعباس عازم تهران میشوند.
کارگردان: علی شاهحاتمی، حمید شاه حاتمی
رای کاربر: 4
کاظم عاشق سینماست و این عشق برای او دردسرهایی می آفرینند. او برای ایفای نقش در یک تولید مشترک با فرهاد به رقابت می پرد.
کارگردان: صادق صادقدقیقی
رای کاربر: 7
داستان فیلم به اوایل جنگ و حمله عراق به خرمشهر باز میگردد. این فیلم به رشادتهای شهید بهنام محمدی اسطورۀ مقاومت ملی میپردازد. این نوجوان تنها به انگیزه دفاع از آب و خاک و ناموس، رشادتهای بسیاری را بروز داده است. او به دست نیروهای عراقی میافتد و مورد ضرب و شتم قرار میگیرد اما...
کارگردان: احمدرضا گرشاسبی
رای کاربر: 1
داستان زمان پس از ضربت خوردن حضرت علی علیهالسّلام را روایت میکند و ظلمهایی که به ایشان از سوی افراد مختلف روا شده در فیلم دیده میشود. فیلم یک شب پس از ضربت خوردن حضرتعلی تا زمان شهادت را به تصویر خواهد کشید و قصه در مدت زمان 24 ساعت میگذرد. داستان حول محور چهار شخصیت اصلی میگذرد.
کارگردان: سیاوش اسعدی
رای کاربر: 8
گذار به ضرب شمشیر یک دلاور از پا درآیم، پولاد در قلب و لبخند بر لب. زمانی چنین گفته بودم، ولی تقدیر چه بازی ها که ندارد، میدان جنگ من فاضلاب گند خیابان بود و خصم من یک گاری با باری هیزم. بسیار منطقی است، من همه چیزم را از دست داده ام، حتی مردنم را…
کارگردان: علی مصفا
رای کاربر: 3
لیلی ستاره سینماست و به تازگی شوهرش را از دست دادهاست سر صحنه فیلمبرداری ناگهان مقابل دوربین خنده اش میگیرد و از کار باز میماند. هیچ کس نمیتواند دلیل خندههایش را حدس بزند...
کارگردان: محمدعلی باشهآهنگر
رای کاربر: 8
جنگ تحمیلی. پالایشگاه نفت آبادان. دیده بانی نمی تواند عراقی را ببیند. اما بر حسب تصادف سیم تلفنی پیدا می کند و درون بویلر پالایشگاه آبادان می رود و برایش اتفاقاتی می افتد.