به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
کارگردان: محمدمهدی عسگرپور
رای کاربر: 6
زوجی خوشبخت که زندگی آرام آنها با بستری شدن مرد دستخوش تلاطم میشود. دغدغه بیماری مرد و اتفاقات عجیب و غریب در بیمارستان و خانه آرامش روحی و روانی زن را به هم میریزد.
کارگردان: مازیار میری
رای کاربر: 9
اکبر منافی یک رزمنده قدیمی است که برخلاف دیگر رزمندگان که جایگاه و مقامی قابلتوجه دارند، حالا دارد بلیت اتوبوس میفروشد. همواره فکری که او را آزار میدهد این است که همرزم قدیمیاش را با دستهای خودش کشته است. پس پیش پدر دوست شهریاش میرود و ادعا میکند که قاتل پسرش است...
کارگردان: فریدون جیرانی
رای کاربر: 8
بازگویی زندگی یک دختر سالم با یک بیمار روانی ثروتمند است که همدیگر را در حین رانندگی در پل پارکوی تهران ملاقات می کنند و خیلی زود با یکدیگر ازدواج می کنند. پل پارکوی تهران برای کوهیار هدایت صرفا بخشی از یک بزرگراه نیست بلکه پلی است به سوی رها روانبخش. پلی که کوهیار فکر می کند با حرکت خلاف جهت روی ...
کارگردان: پوران درخشنده
رای کاربر: 7
نگار که دختر جوانی است که قصد ازدواج با مردی به نام ایمان دارد، میفهمد که او تعهدی در زندگیاش دارد که نمیتواند آن را به خاطر ازدواج، نادیده بگیرد. نگار دچار تردید میشود. آیا به ایمان حق دهد و آینده زندگی مشترکشان را با نفر سومی تقسیم کند و یا...
کارگردان: رخشان بنیاعتماد، محسن عبدالوهاب
رای کاربر: 9
دختری به نام «سارا» به مواد مخدر اعتیاد دارد. نامزد وی پسری به نام آرش است که در کانادا مشغول تحصیل است و از اعتیاد او بیاطلاع است. یک ماه پیش از آن که آرش برای برگزاری مراسم ازدواج به ایران بیاید سارا تصمیم میگیرد تا اعتیادش را ترک کند...
کارگردان: سعید اسدی
رای کاربر: 4
روایتگر داستان عاشقانه دو مرد که رقیب عشقی بهحساب میآیند برای ازدواج با دختر جوان.
کارگردان: محمدحسین لطیفی
رای کاربر: 8
یک مرد جوان خرمشهری در سال 1359 برای اینکه خواهرش بهدست عراقیها نیفتد چالهای در باغچه خانهشان حفر و او را در این چاله پنهان میکند تا به طور موقت از گزند عراقیها که خانه را محاصره کردهاند در امان بماند.
کارگردان: داریوش مهرجویی
رای کاربر: 8
پسر جوانی به نام علی که نوازنده حرفهای و ماهر سنتور و خواننده محبوب نسل جوان ناگهان در اوج شهرت و موفقیت افسار زندگی را از دست می دهد و به بیراهه میرود. او می گوید همه بدبختی ها از وقتی شروع شد که عشق بزرگ زندگیم، هانیه مرا ترک کرد، اما هانیه زمانی میرود که علی مدتهاست در بند اعتیاد خانمانسوز خود...
کارگردان: مسعود دهنمکی
رای کاربر: 6
مجید از اراذل جنوب تهران عاشق دختر پیرمرد عارفی به نام میرزا میشود. میرزا شرط ازدواج مجید و دخترش را سر به راه شدن او میداند. مجید تصمیم میگیرد برای اثبات سر به راه شدن خود به جبهه برود که بقیه دوستانش نیز همراه او میشوند. برای حضور آنها در جبهه، مخالفتهایی وجود دارد اما باضمانت میرزا و یکی دیگ...