به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
کارگردان: قاسم جعفری
رای کاربر: 4
«آرش» پس از دو بهار زندگی با مادر و ناپدریاش، مادر خود را از دست میدهد. او قبلاً پدرش را هم از دست داده است. ناپدری جای پدر و مادر حقیقی را میگیرد و برای او زندگی سراسر شوق و عشق ایجاد میکند. تا اینکه پس از شش سال، اطرافیانش با قصدی هرچند خیرخواهانه آرامش زندگی او را متزلزل میکنند، اما صداقت و ...
کارگردان: حمید خیرالدین
رای کاربر: 4
نویسندهای داستانی دربارهی یک روستا و مردمانش مینویسد و به چاپ میدهد. او در این داستان از اسامی واقعی افراد نام میبرد و طی آن به زنی از اهالی روستا نسبتهایی میدهد که بازتاب آن در میان اهالی روستا موجب سرشکستگی پسر آن زن میشود. پسر برای از بین بردن لکهی ننگ دست به کار میشود و به فکر انتقامجو...
کارگردان: مجتبی راعی
رای کاربر: 4
«معصومه» زنی است نویسنده که قصد دارد قصهی زندگی مادرش را از دیدگاه خود به رشتهی تحریر درآورد. اما در زندگی روزمرهاش مسایلی پیش میآید که در نگارش آن به تناقض میرسد. او درمییابد که همسرش «خسرو» با زنی مطلقه رابطهی پنهانی دارد. او همزمان با نگارش زندگی مادرش در دوران کشف حجاب و خواستگارانش درمی...
کارگردان: علی عبدالعلیزاده
رای کاربر: 4
«مجید» جوانی است رزمیکار که به همراه دوستش «پوریا» در باشگاه «همتی»، پدر «پوریا» ورزش میکند. این دو جوان در آستانهی ورود به تیم ملی تکواندوی کشور هستند. «مجید» به خاطر آرزوهای از دست رفتهاش و کسب موفقیتهای بیشتر با مردی به نام «مازیار» آشنا شده و در کارگاه ریختهگری او مشغول به کار میشود. آشن...
کارگردان: علی درخشی
رای کاربر: 4
«غلامحسین» نوجوانی است چهارده ساله که برای کمک به امرار معاش خانواده در فروشگاهی کار میکند. یک روز او باعث میشود که یکی از تلویزیونهای فروشگاه به زمین بیفتد و بشکند. «فریدون» جوان بیست سالهای که در مغازهی مجاور کار میکند به «غلامحسین» کمک میکند تا صاحب مغازه متوجه قضیهی شکستن تلویزیون نشود. ...
کارگردان: عزیزالله حمیدنژاد
رای کاربر: 4
در پی شوق و اشتیاق نوجوانان بسیجی برای حضور در منطقه، «علی» و «حمید» دو نوجوان، به هر دری میزنند تا خودشان را به منطقه برسانند و در این میان اتفاقی رخ میدهد و این امر ممکن میشود، اما انها عملاً با مشکلات متعددی روبرو میشوند، اما مقاومت میکنند...
کارگردان: قدرتالله صلحمیرزایی
رای کاربر: 4
«صفاری»، «جباری» و «ناصری» در یک آژانس مسکن کار میکنند و در برنامهی خانهسازی فعالیت مینمایند. هر سه نفر در ثروت غرق شدهاند. «صفاری» بی آنکه بداند، دچار غدهی مغزی شده است. «شاهین» فرزندش میکوشد تا پدر سلامت خود را بدست آورد. «جباری» و «ناصری» در این فکر هستند که با مرگ «صفاری» ثروت بیشتری عاید...
کارگردان: سیروس الوند
رای کاربر: 4
مهندس «فریدون بهنام» که تازه از آمریکا بازگشته است، به طور اتفاقی دوست قدیمیاش، «مجید قانع» را میبیند و توسط او به جمعی معرفی میشود که دورهی دوستانه دارند. در این جمع «غلامرضا مودّت» دیگران را تحت نفوذ خود دارد. «بهنام» طرحی جهت ساخت یک مجموعهی مسکونی در شمال دارد و میخواهد شهرکی نمونه بسازد. ...
کارگردان: جلال مهربان
رای کاربر: 4
«احمد» جوانی است ماهیگیر که به اتهام قتل معاون شیلات مورد تعقیب قرار میگیرد. او زادگاهش را ترک و به تهران فرار میکند. در تهران، او ناخواسته گرفتار یک باند قاچاق مواد مخدر شده و زندانی میشود. «احمد» هنگام انتقال به زندان ساری از دست مأمورین میگریزد و شهر به شهر به جستجوی ردّپایی از قاتل میپردازد...
کارگردان: فیروز نوزی جلالی
رای کاربر: 4
دختری به نام نساء در انتظار بازگشت نامزد خود از جبهه است. پس از گذشت مدتی در حالی که اثری از احمد (نامزد نساء) نیست و نامش هم در میان اسامی اسرا دیده نمی شود. خواستگارهایی برای ازدواج با نساء می آیند، ولی او قبول نمی کند و قاسم که دلباختة نساء است به جبهه می رود...
کارگردان: حجتالله سیفی
رای کاربر: 4
«علی برهان» کارگردان سینما است. او به تازگی، پس از اتمام تحصیلاتش به کشور بازگشته است و قصد دارد از روی پاورقی «عروس کاغذی» نوشتهی یکی از دوستانش به نام «جهانگیر الفت» فیلمی بسازد. «الفت» مایل به این کار نیست، اما با وساطت همسرش «خاطره» راضی میشود. «برهان» پس از آزمایشهای متعدد بازیگری نمیتواند ...
کارگردان: مجید قاریزاده
رای کاربر: 4
قرار است مراسم ازدواج «حسین» و «فرشته» تنها دختر «خاندایی» برگزار شود. یک روز قبل از عقد، «حسین» از «آقانصرت» که در بخش مراقبتهای ویژهی بیمارستان بستری است میشنود که «رضا» پسر ده سالهاش که سالها پیش طی حادثهای از او جدا شده، زنده است و در شمال در کنار «احمد» دوست قدیمیاش زندگی میکند. «حسین»...