به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
کارگردان: سیروس مقدم
رای کاربر: 4
در شب نامزدی ارسطو، سقف خانه نقی فرو ریخته و او به همراه همسر و فرزندانش به خانه دامادشان نقل مکان میکنند. از طرف دیگر، مشکلات مالی و بیکاری، عاملی بر افسردگی او میشود. نقی به تشویق همسرش و برای آنکه روحیهاش را باز یابد؛ برای شرکت در مسابقات کشتی پیشکسوتان ثبتنام میکند...
کارگردان: پیتر جکسون
رای کاربر: 4
گروه تورین به لانه ی اژدها رسیده اند، اما آیا بیلبو و بقیه گروه می توانند «اربور» و گنجینه ی اژدها را بدست آورند؟ و اگر آن را گرفتند، آیا می توانند آن را نگه دارند؟
کارگردان: مصطفی کیایی
رای کاربر: 4
در «عصر یخبندان» خارپشت ها تصمیم گرفتند رنج خارهای یکدیگر را تحمل کنند، اما کنار هم باشند و به هم گرما بدهند، خارپشت ها تنها جاندارانی بودند که در «عصر یخبندان» زنده ماندند.
کارگردان: آیدا پناهنده
رای کاربر: 4
روایتی از زندگی ناهید که در دوراهی قرار گرفته و سعی می کند زندگی خود را سر و سامان دهد...
کارگردان: علی احمدزاده
رای کاربر: 4
دو دوست از یک مهمانی شبانه قصد بازگشت به خانه با ماشین خود را دارند. در مسیر راه با افراد و حوادثی روبرو میشوند که در فیلم در دو بخش "واقعی" و "فرا واقعی" به نمایش گذاشته میشوند...
کارگردان: بهمن فرمانآرا
رای کاربر: 4
مردی که در شهری زندگی میکند که اغلب مردمش افسرده و ناراحت هستند. او بر اثر اتفاقی دچار مشکلی میشود. مشکل این گونه است که گاهی موسیقی خاصی به ذهنش متبادر میشود و او را مجبور به حرکات موزون میکند و این اتفاق ناخودآگاه، مشکلات خاصی برایش به وجود میآورد.
کارگردان: مسعود جعفریجوزانی
رای کاربر: 4
داستان فتحاللهخان و امراللهخان است که بر سر انتخابات شوراها در یک روستا با یکدیگر رقابت میکنند...
کارگردان: شهرام شاهحسینی
رای کاربر: 4
مرتضی قصد دارد خانه کوچکشان را زیر قیمت بفروشد تا زودتر از محله و نگاه سنگین مردمانش فرار کند...
کارگردان: Graham Annable، Anthony Stacchi
رای کاربر: 4
داستان پسرکی یتیم به نام ایگز است. کار او جمع آوری زباله و بردن آنها به غار در خارج شهر است. روزی هیولایی مخوف در غار دوستان ایگز را به گروگان میگیرد و ایگز در تلاش است تا آنها را از دست این هیولا نجات دهد.
کارگردان: بهتاش صناعیها
رای کاربر: 4
منوچهر شصت سال سن دارد، او بازنشسته اداره دخانیات است ولی از سر بیکاری همچنان هر روز به اداره میرود. مادرش تا زنده بود آرزو داشت ازدواجش را ببیند، در حالی که منوچهر حتی دوستی هم در زندگی نداشته به جز خسرو...
کارگردان: احمد رمضانزاده
رای کاربر: 4
داستان یک عکاس ایرانی است که به عنوان اولین عکاس بعد از بمباران شیمیایی حلبچه وارد این شهر میشود و عکاسی میکند. این عکاس در طی این سفر با دختری آشنا میشود و ماجراهای عاشقانهای میان آنها شکل می گیرد...