منظوم | مرجع سینما، تلویزیون، بازیگران و هنرمندان ایران

سال تولید: 1398 ×

مرتب‌سازی بر اساس: حروف الفبا ×

نمایش: ستاره نداده‌ام ×

ستاره داده شده (513) دنبال شده (0)

9.6

آشویتس زنان

(1398)

کارگردان: رها حاجی‌زینل

رای کاربر: 10

رای شما:

0/10

زندگی سه زن درخلال جنگ جهانی دوم و اسارت آنها در اردوگاه‌های کار اجباری آلمان نازی ..

9.9

آن دیگری

(1398)

کارگردان: سمانه زندی‌نژاد

رای کاربر: 10

رای شما:

0/10

6.5

اپرای ۹۰

(1398)

کارگردان: عباس عبدالله‌‌زاده

رای کاربر: 9

رای شما:

0/10

6.6

از سرنوشت

(1398)

کارگردان: سیدمحمدرضا خردمندان

رای کاربر: 8

رای شما:

0/10

داستان آن از رفاقت هاشم و سهراب دو پسربچه‌ پرورشگاهی آغاز می‌شود. آنها از کودکی در این مرکز زندگی می‌کنند تا به مرحله نوجوانی و جوانی می‌رسند. آنها که آرزوهای بزرگی را در سر می‌پرورانند، فراز و نشیب‌های زندگی‌شان محور روایت‌ اتفاقات این سریال می‌شود.

5.6

اعجوبه‌ها

(1398)

کارگردان: احسان عبدی‌پور

رای کاربر: 10

رای شما:

0/10

این برنامه در راستای نشان دادن توانمندی کودکان و نوجوانان با اجرای مهران غفوریان از شبکه 3 سیما پخش خواهد شد.

4.5

ایران و آفتاب

(1398)

کارگردان: ندارد

رای کاربر: 8

رای شما:

0/10

هدف عمده برنامه «ایران و آفتاب» ایجاد شور و نشاط صبح‌گاهی است که تقدیم به بینندگان این برنامه می‌شود. «ایران و آفتاب» از بخش‌های متنوعی تشکیل شده و در هر قسمت مهمانان مختلفی را به قاب جادویی تلویزیون دعوت می‌کند.

9.9

باگ

(1398)

کارگردان: محمدرضا آریان‌صدر

رای کاربر: 10

رای شما:

0/10

6.6

بی‌کرایه

(1398)

کارگردان: آرش گودرزی

رای کاربر: 8

رای شما:

0/10

برنامه تلویزیونی «بی‌کرایه» از مدل یک برنامه انگلیسی ساخته شده است که یکی از مسابقه‌های جریان‌ساز تلویزیون است و حدود 9سال در کشورهای مختلف ساخته شده و ادامه داشته است و شکل نوینی از مسابقه تلویزیونی را ارائه می‌دهد. در این برنامه هیچ ثبت‌نامی وجود ندارد و مجری برنامه به صورت کاملا اتفاقی شرکت‌کنندگ...

پزشک نازنین (نسخه دوم)

(1398)

کارگردان: اشکان خطیبی

رای کاربر: 9

رای شما:

0/10

6.3

پس از آزادی

(1398)

کارگردان: محمدعلی باشه‌آهنگر

رای کاربر: 10

رای شما:

0/10

هر روز با عطر گل‌های باغ‌های شهریار از خواب بلند می‌شدم٬ مادرم خدابیامرز یه باغچه خوشگل داشت که همیشه سرش گرم بود. بنده خدا اکثر مواقع تنها بود. بابام که راننده بیابون بود صبح تا شب پشت نفتکش‌اش دنده عوض می‌کرد و بنزین جا به جا می‌کرد. راه نزدیکش چهار پنج ساعت ترافیک انبار ری تا پمپ بنزینای جنوب و م...