به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
کارگردان: اسماعیل براری
رای کاربر: 1
ماجرای تعطیلات تابستانی نوجوانی است به نام شکور که به نزد پدر بزرگ خود در روستایش برمی گردد و در طی این مدت حوادث و اتفاقات غیر منتظره ای برای او و دایی نوجوانش کرم بوجود می آید که او را به شناخت تازه ای از زندگی و جامعه پیرامونش می رساند.
کارگردان: عطاءالله حیاتی
رای کاربر: 1
«کریم سرابی» پس از 7سال جنگ برای دیدار اقوام خود به میان قبیله میآید. قبیلهاش در پشت جبهههای جنگ به صورت موقت اسکان یافته است. «کریم» به خاطر مجاهدت از طرف فرماندهی نیروهای مردمی در سهمیهی اعزام به حج قرار گرفته است. او ضمن رتق و فتق مسائل قبیلهای، آخرین مأموریت جنگی خود را نیز انجام میدهد و م...
کارگردان: عباس شیخبابایی
رای کاربر: 1
جوانی به نام «سهراب» به جرم اعتیاد و قاچاق مواد مخدر دستگیر و زندانی میشود. دکتر زندان که مشغول تحقیق و مطالعه در زمینهی اعتیاد است، «سهراب» را به قصد معالجه زیر نظر میگیرد، اما «سهراب» در همکاری با او سرسختی نشان میدهد و بیشتر تحت تأثیر وسوسههای پیرمردی است که او هم به جرم قاچاق مواد مخدر در ب...
کارگردان: حسن محمدزاده
رای کاربر: 1
«قدرت» پس از سالها به روستایش باز میگردد و تصمیم میگیرد با دختر مورد علاقهاش «تلی» ازدواج کند. «تلی» برای او از زندان دیوها در محل تخت سلیمان میگوید که «قدرت» آن را به شوخی میگیرد و حتی وقتی در شب عروسیاش «تلی» مفقود میشود، «قدرت» حاضر نیست «زندان دیو» را بپذیرد. تا سالها بعد، زمانی که «قدر...
کارگردان: احمدرضا گرشاسبی
رای کاربر: 1
قصهی اول (درهی هزارفانوس): خانم معلم وارد روستای تاران میشود. ضمن راهاندازی کلاس پی میبرد که یکی از بچهها به رغم علاقهی شدید به حضور در کلاس از نزدیک شدن به وی اجتناب میورزد. معلم پس از کشف علت امر در صدد رفع این مشکل برمیآید. قصهی دوم (غار چوپان): گروه مهندسی اکتشاف معدن وارد منطقهی کوه...
کارگردان: محمدعلی طالبی
رای کاربر: 1
در مدرسه به «حسن»، دانشآموز کلاس دوم دبستان جایزهای میدهند. «سعید» دوست همکلاسی او نیز خود را مستحق گرفتن جایزه میداند، اما به دلیل بیتوجهی پدربزرگش جایزهی او فراموش میشود. به همین خاطر رابطهی این دو جوان برای مدت کوتاهی قطع میشود، اما در نهایت آنها مشکل پیش آمده را به ابتکار خود حل میکنن...
کارگردان: علی سجادی حسینی
رای کاربر: 1
«سعید» نوجوانی هجده ساله است که پدر و مادرش را از دست داده است، در بندر انزلی به تنهایی زندگی میکند و برای امرار معاش به کارهای خلاف از جمله شکار غیرقانونی پرندگان روی میآورد. زمان سربازی او نیز فرا رسیده است، اما او آرزوی رفتن به خارج از کشور را در سر دارد و فکر میکند که همهی مشکلاتش در آن سوی ...