به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
کارگردان: آرش معیریان
رای کاربر: 2
«دریاکنار» یک ملودرام اجتماعی با زمینههای حادثهای و دلهرهآور است که داستانی اجتماعی، طنز و عاشقانه دارد و با محوریت صفت اخلاق مذموم غیبت شکل میگیرد.
کارگردان: علیرضا فرید
رای کاربر: 5
مرجان، موسی، آتوسا، استوارت، شیلا، احسان، بهزاد، شیرین و دکتر طاهری همگی مسافران قطار تهران استانبول هستند...
کارگردان: آرش معیریان
رای کاربر: 1
حمید(مدرس موسیقی) به اتفاق خواهرش تعدادی از بچه های بی سرپرست را برای اردو به شمال کشور میبرند، آنها با مینو که به اتفاق پدر و نا مادری اش در آنجا زندگی میکند آشنا میشوند و این باعث بروز حوادث تلخ و شیرین میشود...
کارگردان: محمد حسینپور
رای کاربر: 6
حول محور آسیبهای اجتماعی جوانان است. دوهمزاد (نگار و دنیا) همسفر در مسیر زندگی میشوند تا تصمیمی جدید برای ادامه راهشان بگیرند. برنا ضلع دیگر این مثلث دراین سفر شریک و دل بسته یکی از آنهاست...
کارگردان: امیراحمد انصاری
رای کاربر: 5
من هرکاری می کنم برای این که بچه من تو این سگدونی که من بزرگ شدم، بزرگ نشه....
کارگردان: داوود موثقی
رای کاربر: 2
پونه همسرش اردلان را زیر فشار قرار میدهد تا برایش ماشین خارجی بخرد، اردلان که کارمند سادهای بیش نیست استطاعت برآورده کردن چنین خواستهای را ندارد و همین امر موجب میشود تا زندگی آنها دستخوش حوادثی گردد و تا آستانه جدایی پیش بروند.
کارگردان: فرشاد ارج
رای کاربر: 8
رامین، جسد پدرش را که فوت شده به قبرستانی که او وصیت کرده می برد و در آنجا متوجه می شود که قبر پدرش میلیون ها تومان ارزش دارد و وسوسه می شود تا قبر را بفروشد! او برای پیدا کردن محلی برای دفن پدرش دچار مشکل می شود.
کارگردان: محسن توکلی
رای کاربر: 10
داستان دو دوست به نامهای مجید و حامد را روایت میکند که درگیر مشکلات یکدیگر میشوند و همین امر آنها را وارد ماجرای پلیسی پیچیده ای میکند.
کارگردان: نیکی کریمی
رای کاربر: 9
روایت زنی به نام ناهید است که در خیابانهای تهران به دنبال شوهرش میگردد تا راز زندگیشان را کشف کند...
کارگردان: حامد رجبی
رای کاربر: 5
نهال که چهار ماهه حامله است، ناگهان میفهمد که جنین در شکمش مرده. او تصمیم میگیرد سکوت کند و به کسی چیزی نگوید.
کارگردان: سید روحالله حجازی
رای کاربر: 4
همیشه فکر میکردم ماهیها موقع مردن، وقتی لب میزنن، یه چیزی میخوان بگن که من اونو نمیشنوم...