به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
کارگردان: رسول صدرعاملی
رای کاربر: 7
«مجید»، جوان 26ساله، با پدر خود حاج نصرت، به خاطر بعضی مسائل خانوادگی درگیری خصمانهای دارد. «مجید» او را بازدارندهی هر نوع موفقیت و عامل اصلی تباهشدنش در زندگی میداند و برای تلافی قصد دارد از او انتقام بگیرد، اما از او میترسد. «مجید» به قصد تسویهحساب خصوصی و خانوادگی تصمیم میگیرد، برادر 10سال...
کارگردان: حسین فردرو
رای کاربر: 7
«علیاکبر» روستایی سادهدل برای اولینبار یک جفت دندادن مصنوعی را از شهر به ده دورافتادهی خود وارد میکند. مردان ده که اکثراً از نداشتن دندان و یا پوسیدگی آن رنج میبرند، با علاقه و تمایل بسیاری برای به دست آوردن دندان مصنوعی او تلاش میکنند. در این میان «زینال» باجناق «علیاکبر» که از مشارکتهای م...
کارگردان: یدالله صمدی
رای کاربر: 7
«خسرو» و «علیرضا» در یکی از محلات تهران زندگی مجردی سادهای دارند. روزی کالسکهی یک بچهی یکساله به نام «پریسا» که در سرازیری پارک رها شده، پس از طی چند خیابان و کوچه در مقابل خانهی «خسرو» و «علیرضا» متوقف میشود. آنها به تصور اینکه بچه سر راهی است، چند روزی از او نگهداری میکنند. تا اینکه «مهری» ...
کارگردان: یدالله نوعصری
رای کاربر: 7
با شروع فصل پنبهچینی اهالی یکی از روستاهای شمال شرقی، برای یک کوچ دستهجمعی و کار در مزارع پنبه آماده میشوند. پنبهچینی در آغاز فصل سرما آغاز میشود و اهالی هر روستا تلاش میکنند زودتر از دیگران به مزارع پنبه برسند تا مزرعهی بهتری برای کار پیدا کنند. همهساله «قوجاحسن»، روستایی پیر و سالخورده، رس...
کارگردان: اسماعیل براری
رای کاربر: 7
بچههای یک شهر که از دست بزرگترهای خود به تنگ آمدهاند به پیشنهاد و کمک بادبادکی به شهری پرواز میکنند که خالی از بزرگترها است. در آنجا بچهها امور شهر را در دست میگیرند و به کارهای مورد علاقهی خود میپردازند. اما پس از گذشت مدتی بر اثر بیتجربگی نظم شهر بهم میریزد و بچههای پشیمان تصمیم به بازگش...