به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
کارگردان: سیدمحمد سیفزاده
رای کاربر: 3
در زمان حکومت «رضاشاه»، یک قشون نظامی به همراه دو مستشار روسی عازم لرستان میشوند تا از سرکشی عشایر جلوگیری کنند....
کارگردان: احمد حسنیمقدم
رای کاربر: 3
محبوبه در حسرت خاطرات از دست رفته کودکیاش، دچار مشکلات روانی شده است....
کارگردان: نادر طریقت
رای کاربر: 3
بچه هایی که پدر و مادرشان نمیتوانند به علت فقر به سینما ببردنشان خودشان دست به کار می شوند...
کارگردان: پوران درخشنده
رای کاربر: 3
بیژن پزشک ایرانی است که با سوزان همسر آمریکایی و پسرش بابک در ایران زندگی میکنند، با شروع جنگ و حملات هوایی و بمباران های پی در پی، سوزان علیرغم میل بیژن با بابک به آمریکا میروند…
کارگردان: مسعود جعفریجوزانی
رای کاربر: 3
ناصر خاوری و نامزدش سیمین که هر دو پزشک هستند، به عنوان مددکار اجتماعی نیز فعالیت میکنند و …
کارگردان: محمد شیروانی
رای کاربر: 3
پیرمردی به دنبال رویای کودکیش که داشتن حلقه ای فلزی برای بازی است می رود...
کارگردان: احمدرضا معتمدی
رای کاربر: 3
ترخان بای به منظور گذراندن گنجینه خود از کویر سردار تاتار خود را مأمور این کار میکند، سردار که قصد ربودن گنجینه را داشت موضوع را با سارق در میان میگذارد ولی سارق نیز به تنهایی گنجینه را ربوده و پس از پناه بردن به قلعه، مورد استقبال خاتون دختر صاحب قلعه قرار میگیرد. روز بعد سارق در صدد فرار برمیآ...
کارگردان: رضا کریمی (1307)
رای کاربر: 3
یاسمن پس از جدایی از همسر خود محمود به خارج از کشور میرود او بعد از شنیدن خبر درگذشت پدر خود به ایران آمده و مجدداً محمود را ملاقات میکند...
کارگردان: خسرو شجاعی
رای کاربر: 3
در زمانهای دور در سرزمینی سرسبز و زیبا در حاشیه جنگلی، شهر باشکوهی وجود داشت که حاکمی مستبد به نام زرین کلاه بر آن حکمرانی میکرد.
کارگردان: علیرضا داوودنژاد
رای کاربر: 3
«رضا» و «مونا» علاوه بر نسبت فامیلی نزدیک، از دوران کودکی همبازی بودند. والدین آنها ضمن همراهی و لذّت بردن از بازیهای کودکانه ، آنها را نامزد می خواندند...
کارگردان: رسول ملاقلیپور
رای کاربر: 3
هیوا اکبری پس از گذشت پانزده سال از مفقود شدن همسرش حمید در بحبوحه جنگ، تصمیم میگیرد تا از مناطق جنگی و خانهای که در آن با همسرش زندگی می کرده، بازدید کند. امیر کرمی، که اکنون سفیر ایران در سنگال است و زمانی جزو همراهان حمید در جنگ بوده میخواهد با هیوا ازدواج کند، ولی هیوا به رغم نشانههایی از کش...
کارگردان: کمال تبریزی
رای کاربر: 3
فرهاد که در جنگ مجروح شده و موقتاً بیناییاش را از دست داده، به بیمارستانی صحرایی منتقل میشود که در آن پرستاری به نام شیدا از مشاهدهی مقاومت فرهاد در تحمل درد شگفتزده میشود و به تدریج میفهمد که میتواند با تلاوت قرآن، التیام بخش او باشد. مراقبت شیدا از فرهاد به مرور پیوندی عاطفی بین آن ها ایجاد...