به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
کارگردان: محمدباقر خسروی
رای کاربر: 4
دو جوان از دو دین، یکی مسلمان و یکی مسیحی، هر دو پایبند به اعتقادات خویش. این دو از کودکی با هم پرورش یافتهاند و در جوانی به عشقی پاک و بیآلایش رسیدهاند. اما برابر خاستهای منطقیشان که طرح دوگانگی مذهب را در بر دارد، بلاتکلیف میمانند. پس از یک سلسلسه برخوردها، آنها چون نمیتوانند عقایدشام را ب...
کارگردان: فرامرز باصری
رای کاربر: 4
بازگویی حماسه انقلاب ایران از آغاز تا استقرار جمهوری اسلامی ایران.
کارگردان: پرویز صیاد
رای کاربر: 4
«صمد» که برای کسب درآمد و افتخارات بیشتر در برابر عینالله باقرزاده بار دیگر به شهر سفر کرده است، گرفتار گروهی از قاچاقچیان مواد مخدر میشود. ظاهر ساده او بد.ا قاچاقچیان را باور میدهد که از او به عنوان طعمه برای عملیات مرگبار خود بهره بگیرند. اما ندانمکاری ها به علاوه صداقت او، نهایتا باعث نابودی ...
کارگردان: کامران قدکچیان
رای کاربر: 4
دو برادر به نامهای «خلیل» (میانسال و آرام) و «حجت» (جوان، پرشور و تندرو) در یک کارخانه شریکند. حجت زنی را به همسری درمیآورد که از نگاه خلیل، لایق برادرش نیست. «قاسم» که با خانواده خلیل و حجت دوست است، روابطی در گذشته با زن داشته و این سبب بروز اختلافاتی فیمابینشان شده و کار به نزاع میکشد و قاسم...
کارگردان: لودتز بیکر
رای کاربر: 4
مبارزات طولانی مردم ایران علیه رژیم گذشته از سال 1332 تا 1357 و برقراری جمهوری اسلامی.
کارگردان: رضا صفایی
رای کاربر: 4
«مرتضی» مرد متدین و مورد اعتماد محله است. «مصطفی» برادر وی نیز چون تمامی اهل محله از او حرفشنوی دارد. مصطفی عاشق دختری بدنام به نام «نانا» میشود و نانا امیدوارانه به زندگی گذشتهاش پشت میکند اما زمزمههای گروهی بداندیش، سبب دخالت مرتضی در زندگی مصطفی شده و نانا بار دیگر به زندگی گذشتهاش رو میک...
کارگردان: مهدی فخیمزاده
رای کاربر: 4
«امیر» جوانی عیاش و فاسد است و حرفهاش، فریب دادن دختران و سوق دادن آنها به فحشا با یاری برادرش جاسم است. «مهدی» - که خواهرش «شیرین» نتوانسته ننگ رسوایی را تحمل کند و دست به خودکشی زده است – و «عبدالله» - جوانی روستایی که در جستجوی خواهرش «گلی» است – با یکدیگر همراه میشوند در حای که به شدت با یک...
کارگردان: ایرج قادری
رای کاربر: 4
آنها چهار نفررند: «ضیا» در همه زندگی، بد.ن آینده و وابستگی، خسته و غرق در یک بدبینی ریشهداراست که دیواری دراد که بین او و زمان میکشد. ضیا خود را در مرحلهای از عمر میبیند که همه چیز برایش تمام شده است و دیگر فرصتی برای ادامه ندارد. پس با سه تن دیگر،دست به دزدی میزند. سه نفر دیگر: «مرتضی» جوا...