به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
کارگردان: نیما جاویدی
رای کاربر: 1
زندانی قدیمی در جنوب ایران به 1347 خلاصه داستان: سال دلیل مجاورت با فرودگاه تازه تاسیس شهر در حال تخلیه است. رئیس زندان سرگرد نعمت جاهد به همراه مامورانش مشغول انتقال زندانیان به زندان جدید هستند تا اینکه...
کارگردان: رامتین لوافی
رای کاربر: 1
یه عبارت بیمزه هست که میگه آدما یه دفعه تغییر نمیکنن، این ماییم که دیر به دیر نگاشون میکنیم...
کارگردان: مهدی خسروی
رای کاربر: 1
احساس میکنم همیشه توی زندگیم لبه یه پرتگاه وایسادم، دوست دارم بپرم پایین ولی هیچ وقت جراتشو نداشتم، الانم ندارم ... کاش میشد برگردم به عقب تا یه چیزایی رو درست کنم ولی افسوس که غیرممکنه!
کارگردان: امیر رفیعی
رای کاربر: 1
مرور تاریخچه باشگاه استقلال از زمان تاسیس 1324 تا به امروز با حضور و روایت دهها چهره مطرح ورزشی و هنری
کارگردان: مهدی صاحبی
رای کاربر: 1
نگذاریم دیگران آنگونه که دوست دارند، ما را نقاشی کنند، ترانه داستان دختر مدلینگی را روایت میکند که برای تامین هزینههای زندگی، گرفتار افرادی میشود که او را تا پای مرگ پیش میبرند اما...
کارگردان: محمد آهنگرانی
رای کاربر: 1
سلیمان قطار خنده را به قصد اثبات مرد بودنش در خانواده و جامعه تخته گاز میراند، چرا که به هزار و یک دلیل زیر سوال قرار گرفته شده و خود او خود نیز به این امر واقف شده و درصدد رفع نواقص خود برآمده است. او در این بین فضای شاد و مفرحی را برای مخاطبین به ارمغان میآورد و در این مسیر فراز و نشیبهایی را پ...
کارگردان: یونس عباسزاده
رای کاربر: 1
بابی و ببو طی تماسی از دفتر دوست قدیمی خود که ماهی قرمزی به اسم سیبیل طلا هست متوجه دردسری که متوجه او شده میشوند و برای کمک به دوست خود با سفینهای عجیب به سمت تهران شهری که سیبیل طلا در ان قرار دارد پرواز میکنند که در این بین و در طول این سفر ماجراها و اتفاقای جالبی برایشان رخ میدهد…
کارگردان: آرش رییسیان، هانا کامکار
رای کاربر: 1
روایتی از فعالیتهای موسیقیدانهای جوان در دهه پنجاه خورشیدی است که تلاش کردند به شکل دیگری به موسیقی ایرانی نگاه کنند و امروز، اعضای آن همگی از استادان موسیقی ایرانی به شمار میآیند.
کارگردان: امیراطهر سهیلی
رای کاربر: 1
هزاران سال قبل یونس شک میکند، میلغزد و آنجا که باید داستانش در اوج تمام شود طعمه ماهی میگردد و شکم ماهی آغاز داستان یونس میشود و اکنون هزاران سال بعد ژاله شک میکند، میلغزد و آنجا که باید داستانش در اوج تمام شود «زنانی که با گرگ ها دویدهاند» آغاز میشود.