به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
کارگردان: نرگس آبیار
رای کاربر: 8
روایت دختر جوانی از مناطق جنوب شهر تهران است که درگیر عشق جوانی شهرستانی میشود و این در حالیست که دختر به دلایلی مجبور به مهاجرت از ایران است. در این مسیر، برادرش با او همراه میشود اما در میانه راه، اتفاقاتی برای آنها رقم میخورد.
کارگردان: سهیل موفق
رای کاربر: 8
دور پولاتو کش ماست بنداز . کش میچسبه به پول ، موقع خرج کردن سختت میشه پولاتو دربیاری اونوقت کمتر خرج میکنی
کارگردان: سروش صحت
رای کاربر: 8
حبیب وضع مالی مناسبی دارد ولی به علت ضعف در برقراری روابط اجتماعی هنوز نتوانسته همسری انتخاب کند. مسعود در آستانه ازدواج است ولی مشکلات زیادی او را از آغاز زندگی مشترک دور میکند. مازیار، فرزند خانوادهای پرتنش و گرفتار است و فکر مهاجرت در سر دارد. حبیب و مسعود و مازیار سه رفیق لیسانسه هستند...
کارگردان: بهرام توکلی
رای کاربر: 8
گاهی در زندگی در موقعیتهایی قرارمیگیری که بالاتر از اهمیت مرگ و زندگی شخصی است. گاهی مرگ و زندگی یک کشور در گرو تصمیم توست. از میدان ندا میآید، هرکس بترسد زودتر میمیرد... حال ببینیم چطور غیرت بر قدرت نظامی چیره میشود.
کارگردان: بهروز شعیبی
رای کاربر: 8
هیچ چیز سختتر از اون نیست که ببینی عزیزت تصمیم گرفته تنها باشه. تو از دیدنش، از شنیدن صداش لذت میبری اما اون درها رو بسته و تنهایی رو جای تو انتخاب کرده… هیچ چیز سختتر از اون نیست که ببینی تنها شدی. عزیزانت رو میبینی و دوستشون داری ولی همه تو رو انکار میکنن. درها رو به روت بستن و تو تنها شدی. ت...
کارگردان: سیدمحمدرضا خردمندان
رای کاربر: 8
همیشه همینجوریه! آخرین بار هوا ابر شد. باد گرفت. درختا داشتن از جا کنده میشدن. اونقدر بارون شدید شد که سیل شهرو گرفته بود. پرندهها دور و بر لونه هاشون جیغ میکشیدن. یکی از بچهها قسم میخورد خودش دیده خورشید یکی دوبار نورش کم و زیاد شده....
کارگردان: سید جمال سید حاتمی
رای کاربر: 8
دخترک تازه به انگشتانش لاک زده بود که روزگار صورتش را نقاشی کرد...
کارگردان: وحید امیرخانی
رای کاربر: 8
میثم در به در دنبال گرفتن مجوز چاپ کتابش است؛ کتابی که قرار است معضلات ناشی از بلوغ دخترها و پسرها را حل کند...
کارگردان: پریسا بختآور
رای کاربر: 8
تهران - جمعه؛ محمد و شیرین تنها تا بعدازظهر فرصت دارند هزینه صافکاری ماشین تصادفی را که سوار آن هستند تامین کنند، شیرین جرات ندارد ماشین پدر را که یواشکی از خانه بیرون آورده و با آن تصادف کرده، با آن وضع به خانه برگرداند. آنها راهی خانه ای در آپارتمانی در شمال شهر میشوند تا با کاری که انجام میدهند...
کارگردان: قدرتالله صلحمیرزایی
رای کاربر: 8
جوانی سادهدل و روستایی بهنام سلطانعلی دل در گرو دختری به نام آزیتا دارد و هدفش ازدواج با او است. او در توافقی با منوچهر دایی آزیتا، قول داده اگر باعث شود این ازدواج سر بگیرد، در عوض زمینهایش را در روستا به منوچهر میفروشد. از طرفی آزیتا که دختری ثروتمند است، مردی به نام سعید را دوست دارد. وقتی ک...