به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
کارگردان: محمدعلی نجفی
رای کاربر: 3
«اطهر» معلمی است که با شاگردان خود به امور فوق برنامه میپردازد و از این طریق در مسیر زندگی دانشآموزی به نام «فتاح» قرار میگیرد. اطهر سعی میکند فتاح را که در ظاهر به بنبست رسیده، به مسائل اتماعی آگاه سازد و اگرچه در این طریق موفق میشود اما جان خود را نیز از دست میدهد.
کارگردان: ایرج قادری
رای کاربر: 3
آنها چهار نفررند: «ضیا» در همه زندگی، بد.ن آینده و وابستگی، خسته و غرق در یک بدبینی ریشهداراست که دیواری دراد که بین او و زمان میکشد. ضیا خود را در مرحلهای از عمر میبیند که همه چیز برایش تمام شده است و دیگر فرصتی برای ادامه ندارد. پس با سه تن دیگر،دست به دزدی میزند. سه نفر دیگر: «مرتضی» جوا...
کارگردان: امیر شروان
رای کاربر: 3
زنی برای این که هزینه زندگی و تحصیل دخترش را فراهم اورد، به هیچ یک از خواستگارانش جواب منفی نمیدهد و از هر کدام به نوعی در جهت اداره زندگیاش بهر میبرد. پس از یک سلسله ماجرا، مردها حقیقت را دریافته و قصد انتقام جویی میکنند. اما وقتی از انگیزه زن آگاه می شوند، یارش داده و ترتیبی اتخاذ میکنند تا ب...
کارگردان: رضا صفایی
رای کاربر: 3
«مرتضی» مرد متدین و مورد اعتماد محله است. «مصطفی» برادر وی نیز چون تمامی اهل محله از او حرفشنوی دارد. مصطفی عاشق دختری بدنام به نام «نانا» میشود و نانا امیدوارانه به زندگی گذشتهاش پشت میکند اما زمزمههای گروهی بداندیش، سبب دخالت مرتضی در زندگی مصطفی شده و نانا بار دیگر به زندگی گذشتهاش رو میک...
کارگردان: مهدی فخیمزاده
رای کاربر: 3
«امیر» جوانی عیاش و فاسد است و حرفهاش، فریب دادن دختران و سوق دادن آنها به فحشا با یاری برادرش جاسم است. «مهدی» - که خواهرش «شیرین» نتوانسته ننگ رسوایی را تحمل کند و دست به خودکشی زده است – و «عبدالله» - جوانی روستایی که در جستجوی خواهرش «گلی» است – با یکدیگر همراه میشوند در حای که به شدت با یک...
کارگردان: عزیزالله رفیعی
رای کاربر: 3
دو مهندس زمین شناس عتیقههایی را که به دست میآورند و به قیمت مناسب در اختیار مسئولان موزه باستانشناسی قرار میدهند. چند تن ازمقامهای دربار از آنان می خواهند کشفیات خود را با قیمت ارزانتر به آنها بفروشند. آن دو به این درخواست پاسخ منفی میدهند، در نتیجه کارشان به حبس و شکنجه و دادگاه کشانده می...
کارگردان: محمود کوشان
رای کاربر: 3
«رضا» قاچاقچی سابقهداری است که پلیس بندر خرمشهر، به خصوص ستوان «رامین» همه جا در تعقیب اوست. رضا چون لو رفته، با همسرش که حامله است میگریزد و پلیس نیز به تعقیب او میپردازد. همسرش اگرچه میمیرد ولی پسری برای او به یادگار میگذارد. رضا پرش را به رامین میسپارد و خود تسلیم میشود. چند سال بعد وق...