به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
کارگردان: مجید جوانمرد
رای کاربر: 2
معرکهگیری ورشکسته در یک آبادی دورافتاده در مقابل واگذاری باارزشترین موجودی زندگیاش-گردنبند طلای همسرش- به مردی ژندهپوش و عجیب، یک مار کبری کمنظیر به دست میآورد. مار کبری به وسیلهی مردی ژندهپوش به سرقت میرود و معرکهگیر که با اعتراض اهالی-به تصور فرار مار- روبروست، از آبادی اخراج میشود. وی ...
کارگردان: اکبر خواجویی
رای کاربر: 2
بین سالهای 41 و 45 «مهاراجه راجو» یک سیرکباز ورشکسته، برای ادامهی بقای حیوانات باقیماندهی سیرک و خانوادهاش، مجبور میشود در یکی از شهرهای کوچک ایران نمایشی برپا کند. نمایش با موفقیت روبرو نمیشود. همکارانش او را ترک میکنند. «مهاراجه راجو» که تحت فشار طلبکاران قرار گرفته و همینطور به خاطر پنهان...
کارگردان: کامران قدکچیان
رای کاربر: 2
رحمان مهاجر شهرستانی، در تهران با فریدون که کارش قاچاق فیلم های ویدیوئی است آشنا می شود فریدون که ناراحتی قلبی دارد، از اشتیاق رحمان برای جستجوی شغلی مناسب و همچنین از سادگی اش سوء استفاده می کند. رحمان که همه صداقت و آبرویش را از دست داده، بازیابی خود را در گرو یک حرکت می بیند و به همراه فریدون با ...
کارگردان: داریوش فرهنگ
رای کاربر: 2
پسرکی بازیگوش و خیالاتی دائم از سوی پدرش سرزنش و تحقیر می شود. او در عالم خیال خود را «زورو» می پندارد و با گروهی گنگستر که دزدان دوچرخه هستند، درگیر می شوند. روزی او همراه اعضای خانواده به شهربازی می رود و به دست گروه گنگسترها دستگیر می شود. غیبت او اعضای خانواده را نگران می کند و پدر که نسبت به سر...
کارگردان: شهرام اسدی
رای کاربر: 2
تیوای بشیر، قاطرچی پیر که آشنا به جاده های نرفته و پنهان است، این بار اجیر شده مرد زرگری است که در اثر بمباران شیمیایی نابینا شده است. زرگر به خاطر آنچه همراه خود دارد و نیز به خاطر عدم اطمینان به قاطرچی نگران است و این نگرانی با پیوستن عده ای دیگر از آسیب دیدگان فزونی می گیرد و این تازه آغاز سفری ه...
کارگردان: خسرو معصومی
رای کاربر: 2
خبرنگاری با قطار وارد زادگاهش می شود و از همان بدو ورود خاطرات خود را که مربوط به سال های گذشته است مرور می کند، خبرنگار که برای یک روزنامه محلی قلم می زده تلاش دارد تا پرده از روی فساد و اختلاس مسئولان شهر بردارد. اما شهردار با نفوذی که در قدرت مرکزی دارد مانع از افشاگری های خبرنگار جوان می شود. در...
کارگردان: محمدرضا فرزین
رای کاربر: 2
یک پر از آسمان به روی شانة پسر بچه ای می نشیند . او و دوستش خوشحال می شوند و همراه آرزو کردن، پر را دوباره به آسمان می فرستند و به راه خود ادامه می دهند.