به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
کارگردان: فریدون حسنپور
رای کاربر: 2
بیبی سلیمه، مامای پیر و محبوب روستای تازهآباد بالاخره پس از سالها انتظار نوبت سفرش به خانه خدا فرا میرسد. بیبی در حال خداحافظی و حلالیتطلبی از اهالی ده است که خبر میرسد اجازه سفر ندارد ... هیچ کس نمیخواهد این خبر تلخ را به بیبی بدهد ... و تنها مش کریم است که حاضر به چنین کاری میشود چون می...
کارگردان: مونا زندی
رای کاربر: 2
داستان زنی است بهنام سوگند که با نوزادی از زندان آزاد میشود.سالها بعد،پسرش امید را میبینیم که به نوجوانی رسیده و از کانون اصلاح و تربیت بیرون میآید تا با هم به خانهای که سوگند تازه اجاره کرده بروند.این خانه در عینحال آرایشگاه زنانه هم هست و سوگند برای تامین هزینههای زندگی سخت میکوشد و علاوه...
کارگردان: ابراهیم شیبانی
رای کاربر: 2
یک اثر جنایی و اجتماعی است و به برخی از مشکلات جامعه میپردازد و داستان پنج شریک است که مشغول ساختن یک برج هستند و در میان آنها مشکلاتی به وجود میآید و پلیس وارد ماجرا میشود…
کارگردان: مهرداد خوشبخت
رای کاربر: 2
سیما آخرین فرزند خود را بر اثر سرطان خون از دست میدهد و دچار افسردگی حاد میشود. با کمک دیگران و همت خود درمان میشود و به دنبال مقصر مرگ فرزندش میگردد که در نهایت این پیگیری منجر میشود به ایجاد یک مؤسسه خیریه.
کارگردان: ابوالحسن داوودی
رای کاربر: 2
تقاطع در محل تلاقی پنج خرده روایت مربوط به پنج خانواده، متولد میشود؛ پنج خانواده با فرهنگها و زندگیهای متفاوت که بر اثر یک اتفاق بسیار ساده و تصادفی، به یکدیگر به شکلی بسیار هولآور و فجیع متصل میشوند.
کارگردان: محمدجواد کاسهساز
رای کاربر: 2
داستان زندگی مهرانه شخصیت اصلی داستان است که باورهای یک زن را در عرصه دفاع مقدس نشان میدهد. مهرانه زنی است که در روستا زندگی میکند. همه تصور میکنند که شوهر این زن در جنگ شهید شدهاست و امیدی به برگشت او ندارند. ولی مهرانه چشم به جادهای دوخته است که روزی همسرش از آن برمیگردد.
کارگردان: رحمان رضایی
رای کاربر: 2
فیلم درباره زوجی جوان است که دوست دارند به آرزوهای دیرین خود برسند.
کارگردان: بهروز شعیبی
رای کاربر: 2
باغ آلوچه داستانی از یک دزدی و کودکی در خانه است که تبدیل به ماجرایی می شود، چیزی به جز آنچه انتظار می رفت و…
کارگردان: مهرداد فرید
رای کاربر: 2
طیبه نام پیرزنی است که سالهاست در گورستان شهر تهران زندگی میکند. او فرزندی ندارد و شوهرش نیز مرده است. طیبه در ازای کار در گورستان دستمزدی میگیرد و در همان جان باقی عمرش را سپری میکند. او مدتی است که با زنی آشنا شده که از نظر او یک استثناست. زیرا تنها کسی است که هر روز بر مزار مردهاش حاضر شده و...