به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
کارگردان: جان فاورو
رای کاربر: 6
داستان فیلم، روایت زندگی ِ پسر کوچکی به نام موگلی است که تا ۱۰ سالگی در جنگل و در کنار حیوانات و توسط خانواده ای از گرگ ها بزرگ شده است. اما اکنون او باید برای اینکه توسط شیرخان کشته نشود، جنگل را ترک کند...
کارگردان: حمیدرضا قطبی
رای کاربر: 6
درباره زنی به نام شیرین است که در مراسم ختم پدرش به روابط جدیدی در زندگی او پی میبرد و حقایقی تازه را کشف میکند...
کارگردان: علی ملاقلیپور
رای کاربر: 6
عطا و معصومه در خانهای مستأجرند، موعد اجاره آنها پایان یافته اما میخواهند در خانه بمانند.
کارگردان: عبدالرضا کاهانی
رای کاربر: 6
یک فیلم پر لوکیشن و اجتماعی است که همه صحنههای آن در تهران جلوی دوربین رفته است.تهران مال توِ مگه!؟
کارگردان: کمال تبریزی
رای کاربر: 6
شیرین، ماجرای آشنایی خود و خانواده اش با کسی را که قرار است به خواستگاری او بیاید روایت میکند.
کارگردان: مصطفی شایسته
رای کاربر: 6
قصه دو خواهر که همراه با دختران تحصیلکرده و در شرف ازدواج خود زندگی آرامی را میگذرانند اما برگزاری یک مهمانی خانوادگی و حضور مردی جوان به عنوان مهمان ناخوانده زندگی این دو خانواده را دستخوش چالش و بحرانی جدی میکند.
کارگردان: نرگس آبیار
رای کاربر: 6
پسری جوان به جبهه رفته است. مادر او مش الفت در نبود پسرش روزهای تلخی را میگذراند و منتظر است او روزی از جبهه بازگردد. او نمیداند پسرش اسیر شده یا در جنگ کشته شده است...
کارگردان: بهمن گودرزی
رای کاربر: 6
قدیمیا میگن طرف اینقدر شیر داغ خورده دهنشو سوزنده، موقعی که می خواد دوغ بخوره فوتش میکنه. حالا این شده حکایت آدمای آتیش بازی یا اینقدر تخته گاز میرن که یاتاقان میزنه یا اینقدر احتیاط رو رعایت میکنن که از انورو بوم می افتن...
کارگردان: سعید سهیلی
رای کاربر: 6
یک شهر شلوغ... یک مرد تنها... هزار کوچهی بنبست... اسلحهی کلاش، یک خشاب خالی و هزار بغض فروخفته... اسد: آدم بدبخت، آدم ناشکره. عادل: کدوم ناشکری، ما از اونائیم که به دنیا اومدیم ولی دنیا به ما نیومد...
کارگردان: نرگس آبیار
رای کاربر: 6
لیلا به همراه همسرش فرید و فرزند دو سالهاش مستاجر دو پیرزن مهربان است. روزی برای لیلا میهمان میرسد که این مهمانی برای او ماجراهایی پیش میآورد...
کارگردان: پرویز شهبازی
رای کاربر: 6
نازنین دانشجوی شهرستانی ترم یک مجبور است در تهران به دنبال خانه بگردد. او مجبور می شود با دختری به نام سحر همخانه شود. سحر در یک فروشگاه کار می کند اما این هم نشینی اتفاقاتی را رقم می زند...
کارگردان: داریوش مهرجویی
رای کاربر: 6
فرزاد (جراح دندان پزشک) پس از سالها به ایران می آید تا دور از مسایل آشفته زندگیاش نفسی تازه کند. ولی ورود او هم زمان است با پدیدار شدن یک شی مرموز شبه فضایی و خانم دکتر یاسمین و سنگهای جادوییاش که رفاقت دیرینه فرزاد و کامبیز را که سالهاست در همسایگی هم و در کنار دریا زندگی میکنند به جدالی بیهود...