به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
کارگردان: سامان مقدم
رای کاربر: 6
از طرف دولت دعوت نامهای به یکی از موسیقیدانان برجسته کشور که در آمریکا زندگی میکند فرستاده میشود. این دعوت نامه اشتباها به دست یکی از خوانندگان درجه سوم ایرانی لسآنجلسی میرسد و…
کارگردان: علی زمانی عصمتی
رای کاربر: 6
دو برادر که کم سن و سال هستند و کارشان جمع آوری نان خشک و ضایعات است. یک ضبط صوت به همراه یک نوار (که صدای پدر دختر بچه ای است که در قید حیات زیست) گم می شود پیدا میکنند...
کارگردان: سیروس الوند
رای کاربر: 6
زنی ناشناس در محلهای سنتی در جنوبیترین نقطه تهران سکنی میگزیند. جوانهای مذهبی و پرشور محله حضور زن را که رفت و آمدهای مشکوکی هم دارد برنمیتابند و از او میخواهند که محله را ترک کند. زن اما نمیپذیرد و میماند. یکی از جوانها مامور مقابله با زن میشود و...
کارگردان: ابوالقاسم طالبی
رای کاربر: 6
در پی حمله آمریکا به عراق پسری 12 ساله به نام علی که در یکی از روستاهای عراق زندگی میکند کلیه اعضای خانواده خود را از دست میدهد و تنها برادر یکساله خویش را نیز گم میکند او به دنبال برادرش به طرف مرز ایران حرکت میکند اما در طول راه با مشکلات زیادی مواجه میشود و در نهایت به اردوگاه میرسد و اتف...
کارگردان: وحید موسائیان
رای کاربر: 6
۱۸۴ هزار نفر از کردهای عراق در سال ۱۹۸۸ به وسیله حکومت این کشور با هدف نسل کشی از شهرها و روستاها ربوده میشوند. بعد از آزادی کردستان و در سال ۱۹۹۱ هانا از طرف سازمان ملل متحد مأموریت مییابد تا درباره این گمشدگان تحقیق کند. او با انبوهی از شناسنامهها و اوراق هویت بدون صاحب مواجه میشود و در این ا...
کارگردان: غلامرضا رمضانی
رای کاربر: 6
سر و صدای بازی بچههای همسایه باعث میشود تا دختر بچهای به نام ثریا که در حیاط خانه مشغول بازی با اسباببازی هایش است از مادرش بخواهد تا اجازه دهد با انها همبازی شود اما مادر نمیپذیرد و درگیری و بحث بین آن ها به اوج میرسد. مادر، عروسکی به او میدهد تا بازی کند اما ثریا نمیپذیرد و اصرار دارد ...
کارگردان: قاسم جعفری
رای کاربر: 6
سامان و تبسم که قبل از سفر سامان با یکدیگر نامزد بودند حال که سامان بعد از ۵ سال پناهندگی به کشور برمیگردد تبسم به استقبال او رفته و به او میگوید که دیگر ادامه رابطه آنها ممکن نیست چون او سه ماه است که ازدواج کرده. سامان آشفته می شود و بیژن برادرش که حال او را می بیند، سعی میکند دلداریاش بدهد. ...