منظوم | مرجع سینما، تلویزیون، بازیگران و هنرمندان ایران

این فیلم داستان گروه تئاتری از دانش آموزان جوان است که به دیدار یک استاد تعزیه می‌روند و از طریق دیدار با استاد، آنها سفری به خاطرات کودکی او می‌کنند. سفری شگفت انگیز که آنها را با جوانی به نام مراد آشنا می‌کند. کسی که پس از ماجراهای بسیار بدل به استاد می‌شود.

4.5

برکه

(1377)

کارگردان: مهدی جعفری

رای کاربر: 7

رای شما:

0/10

داستانی سمبلیک درباره مهمان نوازی در روستایی کوچک...

4.2

بلوغ

(1377)

کارگردان: مسعود جعفری‌جوزانی

رای کاربر: 7

رای شما:

0/10

ناصر خاوری و نامزدش سیمین که هر دو پزشک هستند، به عنوان مددکار اجتماعی نیز فعالیت می‌کنند و …

4.7

بودن یا نبودن

(1377)

کارگردان: کیانوش عیاری

رای کاربر: 7

رای شما:

0/10

دختر جوانی بنام آنیک نیاز شدید به پیوند قلب دارد. او به همراه پزشکش به بیمارستانی می‌روند که پسر جوانی بنام امیر که در شب ازدواجش طی نزاعی دچار مرگ مغزی شده را به آن‌جا آورده‌اند. از آنجا که خانواده امیر وی را زنده می‌پندارند تلاشهای دکتر برای راضی کردن آن‌ها به پیوند به نتیجه نمی‌رسد. همزمان پدر دخ...

4.2

تختی برای هیچ کس

(1377)

کارگردان: سید مرتضی جذاب

رای کاربر: 7

رای شما:

0/10

پیرمردی که از صدای خر و پف زنش به سطوح آمده تخت خانه را از قصد می شکند ولی...

4.7

داستانهای جزیره (اپیزود سوم، باران و بومی)

(1377)

کارگردان: رخشان بنی‌اعتماد

رای کاربر: 7

رای شما:

0/10

دختر نوجوانی به‌نام باران به همراه مادرش برای سفر کوتاهی به کیش می‌رود….

4.3

دایره

(1377)

کارگردان: محمد شیروانی

رای کاربر: 7

رای شما:

0/10

پیرمردی به دنبال رویای کودکیش که داشتن حلقه ای فلزی برای بازی است می رود...

5.6

دو زن

(1377)

کارگردان: تهمینه میلانی

رای کاربر: 7

رای شما:

0/10

فرشته و رویا دو دوست قدیمی‌اند. رویا از خانواده پولداری است. فرشته برای رسیدن به هدفش، ادامه درس در دانشگاه و کمک به خانواده، تن به ازدواجی ناخواسته با احمد می‌دهد. حسن جوانی ناآرام است که همه جا در پی آزار فرشته است. فرشته به اصفهان نزد خانواده اش می‌رود اما آنجا نیز از مزاحمت‌های حسن در امان نیست....

روبان قرمز

(1377)

کارگردان: ابراهیم حاتمی‌کیا

رای کاربر: 7

رای شما:

0/10

محبوبه زن جوان و جنگ زده‌ای است که پس از پایان جنگ تک و تنها به مزرعه ویران شده‌اش در جنوب می‌رود. داود مأمور خشن خنثی‌سازی مین‌های زمان جنگ، مانع ورود محبوبه به خانه‌اش می‌شود و...