به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
کارگردان: رسول صدرعاملی
رای کاربر: 6
آیدین و تدائی که در پارک با هم آشنا شده بودند در حین گردش در پارک توسط مأمورین نیروی انتظامی متوقف شده و به کلانتری برده میشوند. با تشکیل پرونده و تا برگشت آن از دادسرا آیدین در کلانتری مانده و تدائی نیز برای تحقیقات به پزشکی قانونی منتقل میشود و...
کارگردان: محمدعلی سجادی
رای کاربر: 6
هرمز هدایتی بدنبال ورشکستگی خود، برای رهایی از طلبکاران طی صحنهسازی برادرش حامد در سانحه آتشسوزی متواری شده و ناپدید میگردد…
کارگردان: رضا کریمی (1307)
رای کاربر: 6
یاسمن پس از جدایی از همسر خود محمود به خارج از کشور میرود او بعد از شنیدن خبر درگذشت پدر خود به ایران آمده و مجدداً محمود را ملاقات میکند...
کارگردان: مجید قاریزاده
رای کاربر: 6
امیر به همراه دوستان خود نوید و عظیم به کارهای خلاف اشتغال دارد....
کارگردان: هوشنگ درویشپور
رای کاربر: 6
یک گروه از رزمندگان برای پاکسازی میدان مین رهسپار جزیره مجنون میشوند…
کارگردان: حمید جبلی
رای کاربر: 6
رحمان مؤذن نوجوان روستا با دیدن تابلوی تازه حضرت مریم که برای کلیسای روستا آورده شده، به یاد مادر خود میافتد. کشیش پیر برای آماده شدن کلیسا برای مراسم مذهبی، تصمیم میگیرد راه قنات قدیمی نزدیک کلیسا را باز کند. رحمان به او کمک کرده، اما پدرش او را سرزنش میکند. وقتی پدر رحمان برای تهیه وسایل لازم ج...
کارگردان: احمد حسنیمقدم
رای کاربر: 6
محبوبه در حسرت خاطرات از دست رفته کودکیاش، دچار مشکلات روانی شده است....
کارگردان: فریدون حسنپور
رای کاربر: 6
پول: الله قلی خان پیرمرد تنها و بد اخلاقی است که همه ی بچه های محله از او می ترسند. روزی پولی از جیب الله قلی خان به داخل جوی آب می افتد و پسر بچه ای آن را پیدا می کند......
کارگردان: ناصر تقوایی
رای کاربر: 6
جمعآوری کارتن از دریا شغل همسر خانوادهایست که زن آن خانه را به جنون کشانده و تغییر شغل همسر و انجام مراسم مذهبی چاره آن زن میشود...
کارگردان: بهروز فرجی
رای کاربر: 6
حسین طاهری، خلبان نیروی هوایی در واپسین عملیات شناسایی خود اسیر و در نقطهای نامعلوم از خاک عراق زندانی است....
کارگردان: بهروز فرجی
رای کاربر: 6
خلبانی در وضعیتی سخت و دشوار می افتد و بدست آدم هایی نا اهل اسیر می شود و باید راهی برای رهایی از دستشان پیدا کند...
کارگردان: کمال تبریزی
رای کاربر: 6
فرهاد که در جنگ مجروح شده و موقتاً بیناییاش را از دست داده، به بیمارستانی صحرایی منتقل میشود که در آن پرستاری به نام شیدا از مشاهدهی مقاومت فرهاد در تحمل درد شگفتزده میشود و به تدریج میفهمد که میتواند با تلاوت قرآن، التیام بخش او باشد. مراقبت شیدا از فرهاد به مرور پیوندی عاطفی بین آن ها ایجاد...