به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
کارگردان: ایرج قادری
رای کاربر: 6
خان هر تازه عروسی را شب اول ازدواجش تصاحب می کند. دادا به هنگام ازدواج به خان قطعه زمینی هدیه می دهد تا از تصاحب نامزدش چشم بپوشد. خان می پذیرد، اماشب عروسی پسرش را سراغ او می فرستد. پسر خان به عنف شرافت نوعروس را می آلاید. دادا خشم گرفته درصدد انتقام برمی آید و به کوه می زند. عده ای از مردم روستا ب...
کارگردان: کیومرث پوراحمد
رای کاربر: 6
عتبار «تیمسار» از اینکه دامادش «بهرام» یک مبارز سیاسی است دچار لطمه شده، لذا شخصا مسئولیت گروه تعقیب و دستگیری «بهرام» را به عهده میگیرد. «تیمسار» از طریق دخترش «شیرین» او را ردیابی و درصدد گرفتاریش بر میآید اما در آخرین دقایق، «بهرام» با یاری دوستش «جمال» به اتفاق «شیرین» به یک روستا در کوهستان م...
کارگردان: جواد شمقدری
رای کاربر: 6
بازگویی از خود گذشتگی و ایثار ملت ایران در جبهه و پشت جبههی جنگ تحمیلی و تفاوتهای این جنگ با جنگهای مشابه.
کارگردان: حسن هدایت
رای کاربر: 6
چند مبارز گروه "میرزا کوچک خان جنگلی" کمی قبل از گرفتاری وسیلهی ماموران دولتی، نامهای را به پسر جوانی میسپارند که به یاران دیگرشان در جنگل برساند. در طی حرکت، پسر برای رساندن نامه، مشکلات فراوانی را تحمل میکند و علیرغم تمام سختیها، ماموریتش را به پایان میرساند و در طی این اقدام از نظر روحی و ف...
کارگردان: رضا میرلوحی
رای کاربر: 6
دو تن از عوامل ساواک بعد از پیروزی انقلاب اسلامی متواری و در یک کلبهی جنگلی مخفی شده و در انتظار مرد سومی، برای فرار از مرز هستند. در طول انتظار، ایندو در برخورد با یکدیگر و محیط دگرگون میشوند.
کارگردان: مسعود کیمیایی
رای کاربر: 6
در پاییز 1357، اوج انقلاب، یک مامور ساواک با دختری که از شغل او اطلاعی ندارد ازدواج میکند. ماجراهای شب عروسی و غیبت ساواکی، دختر را مشکوک کرده به جستجو وامی دارد، تا اینکه پی به ماهیت موضوع میبرد. در ادامه عشق و نفرت به ساواکی به دختر و بحثها، نتیجه را به صبح میکشاند که ساواکی به دست دختر کشته ...
کارگردان: ایرج امامی
رای کاربر: 6
زندگی "ابراهیم" تا زمانی که از بابل تبعید میشود و مهمترین دوره آن مبارزه و ستیز با شرکت و بتپرستی کافران است.
کارگردان: جمشید حیدری
رای کاربر: 6
"عباسقلی خان" دربان یک هتل بزرگ است که مسافرانش غالباٌ خارجیها هستند و او رابطهی چاپلوسانهای با آنها برقرار کرده است. "عزیز" پسر عباسقلی خان که به تازگی از زندان آزاد شده، با دوستش امیر همراه با دیگر مبارزان سیاسی، میکند و پدر دائماٌ با او درگیری دارد. اما "عزیز" بی توجه به او پیگیر مبارزه است. ...