به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
کارگردان: علی حاتمی
رای کاربر: 7
این گذری است بر بخشهایی از زندگی تاریخی "محمد غفاری" ملقب به "کمال الملک" نقاش بزرگ معاصر، "کمال الملک" در ده "قله" از توابع کاشان به دنیا آمد. در ده سالگی عازم تهران شد و در مدرسه دارالفنون نزذ استادان وقت هنر نقاشی را فرا گرفت. ناصرالدین شاه قاجار که هر ساله دارالفنون را بازدید میکرد به محمد غفا...
کارگردان: اکبر صادقی
رای کاربر: 7
بر اساس گزارش منابع اطلاعاتی مبنی بر احداث پایگاه دشمن ستاد عملیاتی نیروی دریائی طی ماموریتی مبنی بر احداث پایگاه دشمن ستاد عملیاتی نیروی دریائی طی ماموریتی به فرماندهی تکاوران نیروی دریائی، خواستار آن میشود که تیمی را انتخاب و طی عملیات برون مرزی پایگاه دشمن را منهدم نماید. این ماموریت به ستوان "...
کارگردان: کوپال مشکوه
رای کاربر: 7
"پیراک" پیرمردی تنها از مردم کرانه خزر تنها فرزندش را در مرز با قاچاقچیان از دست میدهد. سربازی که خبر شهادت فرزندش را میدهد، متدرجاٌ جای خالی فرزندش را میگیرد. پیراک از ناحیهی "سماک" ملاک زورگوی روستا_ به لحاظ دیونش در تنگناست و وقتی نمیتواند سماک را به اتخاذ روش ملایم متقاعد کند، با او درگیر م...
کارگردان: شهریار بحرانی
رای کاربر: 7
چند پاسدار در لباس مبدل در یورشی به یکی از مناطق اشغالی وسیله عراقیها، باعث آزادی یک اسیر ایرانی میشوند. بین اسیر آزاد شده (علی) و فرمانده پاسداران (احمد) الفتی پدید میآید. در جریان یک سرقت از بانک، احمد مورد اصابت گلوله قرار گرفته و در میگذرد. مرگ احمد تاثیر نامطلوبی بر روحیه علی میگذارد. اما ...
کارگردان: جمشید حیدری
رای کاربر: 7
اوائل جنگ است. دو خانواده جنوب شهری (آقا کمال، آقا رحمت) در رویاروئی جنگ قرار میگیرند. جواد پسر "آقا کمال" به جبهه رفته و به شهادت میرسد. "علی" پسر "آقا رحمت" از ایران میگریزد و به آلمان غربی میرود. آقا رحمت خود به جای علی به جبهه میرود و علی در آلمان با تحمل سختیها و رنجهای فراوان و دست یابی ...
کارگردان: احمد نیکآذر
رای کاربر: 7
"رحمان" صاحب دو فرزند به اسامی "سیفالله" و "حجت" است. حجت از روستا به شهر میرود و در کارخانهای مشغول کار میشود. سیفالله دائماٌ در فکر رفتن به شهر نزد حجت است. رحمان با پدر پیر و افلیجش در روستا به زندگی فقیرانهاش ادامه میدهد (بابا حمزه_ پدر رحمان_ از معالجه پاهایش در شهر ناامید و مجدداٌ به رو...
کارگردان: سیروس الوند
رای کاربر: 7
در سال 1343 گروهی از جوانان مسلمان مبارز در شمال ایران در مسیر مبارزه علیه احیاء قانون کاپیتولاسیون، توسط سازمان امنیت وقت شناسائی و تعقیب میشوند. طی یک درگیری خونین "حجت" رهبر گروه زخمی شده و قبل از مرگ کیف کوچکی حامل اسنادی محرمانه به "رسول" میدهد و از او میخواهد که اسناد را به شخصی در کلارآباد...