به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
کارگردان: مسعود کیمیایی
رای کاربر: 10
"قدرت" که بعد از دزدی تحت تعقیب است برای مخفی شدن نزد دوست زمان تحصیلیاش "سید" میرود. سید زمانی در مدرسه قدرتی داشته ولی حالا سخت معتاد است. سید با زنی به نام "فاطی" که در تئاتر کار میکند، زندگی مشترکی دارد. قدرت نمیتواند سید را از اعتیاد برهاند و کوششهای سید نیز برای نجات او نتیجه نمیدهد. آن...
کارگردان: سهراب شهید ثالث
رای کاربر: 10
جمع کوچکی از کارگران ترک در آپارتمانی واقع در محله "کروتیزبرگ" برلین زندگی میکنند. همه آنها برای یافتن کار و به امید پسانداز به یک کشور پیشرفته صنعتی آمدهاند. "حسن" هم یکی از کارگرهاست که زندگی یکنواخت و اندوهباری را در غربت و در جامعهای که بدان تعلق ندارد، میگذراند.
کارگردان: نصرتالله کریمی
رای کاربر: 10
تجددطلبی خانوادهای سبب میشود تا پدر این خانواده پس از فروش خانه قدیمیاش ساختمان جدید و مدرنی را آغاز کند. اما این کار در خور توانادی او نیست و با مشکلات مالی زیادی مواجه میشود. این مشکلات سرانجام باعث میشود که او از ادامه کارش صرفنظر کرده و به خانه قدیمی خودش در قبال پرداخت پول بیشتری بازگردد!
کارگردان: ناصر محمدی
رای کاربر: 10
مرد جوانی با دختر مرد متمولی آشنا شده و از اینکه کارشان با ازدواج منتهی شود با او روابطی برقرار میکند. پدر وقتی از روابط آنها آگاه میشود با وصلتشان مخالفت کرده و دختر را به انواع حیل از پسر دور میکند. مرد جوان فرزندش را از دختر گرفته و خود او را تحت تعلیم میگیرد. چند سال بعد مرد جوان و دختر یکبا...
کارگردان: فرخ غفاری
رای کاربر: 10
داستان حدود دویست سال قبل رخ میدهد. یک زنبور کچی گریخته از سپاه (زنبورک توپ کوچکی بود که بر پشت شتر مینهادند و به جنگ میرفتند) و یک پهلوان و یک جوان ماجراجو حادثهای در یک دوره هرکی هرکی از لحاظ تاریخی، باهم آشنا میشوند. هدف مشترکی مییابند و از سه راه مختلف به راه میافتند. در راه برای هر یک حو...
کارگردان: پرویز صیاد
رای کاربر: 10
"صمد" برای کار در خانه آقای "مقامی" که مرد سرشناس و متمولی است به شهر میرود. آقای مقامی برنده جایزهی ممتاز بختآزمایی میشود. اما به خاطر سرشناس بودن ترجیح میدهد که جایزه را صمد دریافت کند. این چنین است که صمد به عنوان مرد خوشبخت معرفی میشود. تبهکاران به او نزدیک میشوند و بعد او را ترغیب میکنن...
کارگردان: مسعود اسدالهی
رای کاربر: 10
"آزاده" که وسیلهی "محسن" فریب خورده سعی دارد که او را راضی به ازدواج با خود کند. اما "محسن" از او میگریزد و به شمال میرود. "آزاده" در پی مقصودش به شمال میرود. پدر "آزاده" که مرد متمولی است جوانی با اسم "علی" را مامور میکند که دخترش را یافته و نزد خانوادهاش بازگرداند. "آزاده" وقتی از "محسن" ناا...