به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
کارگردان: سعید سلطانی
رای کاربر: 10
«پس از باران» داستان دکتر مهرپرور و همسرش است که وقتی عازم شمال ایران (گیلان) میشوند در یک تصادف رانندگی کشته میشوند و فرزندانشان از آنجایی که به این مرگ مشکوک هستند جهت بررسی بیشتر به شمال سفر میکنند، هرچه از سفرشان در شمال میگذرد آنها از راز خانوادگیشان اطلاعات بیشتری بهدست میآورند. این ...
کارگردان: سیدرضا میر کریمی
رای کاربر: 10
قرار است پسند (پسندیده) دختر کوچک یک خانواده یزدی با پسری به نام کیوان از خانواده متمولی در همسایگی، که حالا مقیم آمریکاست، ازدواج غیابی کند و به آمریکا برود. چهار خواهر بزرگتر خانواده (که برخی ساکن یزد و برخی مقیم شهرهای دیگرند) و همسر و فرزندانشان برای مراسم ازدواج به خانه پدری میآیند. در این م...
کارگردان: یلدا جبلی
رای کاربر: 10
گلی و سامان، یک شب قبل از جشن ازدواجشان، میهمانی دوستانهای برگزار میکنند، اواخر میهمانی در جمعی صمیمیتر بازی را شروع میکنند که این بازی و شوخی، گلی و سامان را درگیر موضوعی میکند و همین بهانهای میشود برای ورود به قصه خانوادههایی دیگر در همان شب.
کارگردان: سیامک شایقی
رای کاربر: 10
«ماه در جنگل» داستان آقامحرم، جنگلبان کارکشته جنگلهای (زیرآب) مازندران را روایت میکند که توسط قاچاقچیان چوب به شدت مضروب شده و در بیمارستان بستری است. یحیی پسر جوان آقامحرم، علیرغم آنکه تمایلی به ادامه راه پدر نداشته، آقامحرم را با خود به کلبه جنگلی میبرد تا هم مراقبت از او را به عهده بگیرد و...
کارگردان: محمد حمزهای
رای کاربر: 1
برای خودم فکرهایی داشتم آرزو داشتم می خواستم قهرمان بشم می خواستم اون چیزی که جامعه بهم تحمیل میکنه رو کنار بزنم، خوبه.
کارگردان: حسین سهیلیزاده
رای کاربر: 10
به طلا و تلاش و عشق… جوان و گُل و گِل… همه چیز از یک وسوسه شروع میشود و به یک وسوسه ختم میشود. از رفاقت شروع میشود و به رفاقت میرسد. داستان مرز خوشبختی داستان انتخابها است. دوراهیها. زمانی که بر لب مرز ایستادهای. یک سو شاید خوشبختی است و در سوی دیگر هم شاید خوشبختی. انتخاب با توست. و انتخاب ن...
کارگردان: جمشید محمودی
رای کاربر: 5
سایه بان قصهی زندگی امروز ما و شما است. ۲ رفیق که در منطقه ای کارگرنشین بزرگ شدهاند تا پای جان تلاش میکنند که چراغ خانههایشان را روشن نگه دارند. ایستادهاند در برابر سرنوشت سرکش. عشق و ایمان، خون میشود در رگ هایشان تا از پا نیفتند و دلخوش بمانند به رحمت خدا و فرداهای بهتر، اما زخمی در راه است؛ ...