به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
کارگردان: مجید مجیدی
رای کاربر: 5
داستان از محاصره مسلمانان در شعب ابیطالب آغاز میشود و به پیش از میلاد پیامبر اسلام باز میگردد. فیلم با نمایش جنگ ابابیل شروع میشود و روایتی از میلاد حضرت رسول (ص) تا سن 12 سالگی ایشان را نمایش میدهد.
کارگردان: سامان مقدم
رای کاربر: 6
ارژنگ صنوبر شخصیتی چهل ساله است که همراهش میشویم تا تجربههای متفاوت و پیچیده اش از عشق و مصائبی که در زندگی دچارش میشود را برایمان بازگو کند...
کارگردان: ابوالحسن داوودی
رای کاربر: 8
داستان چند جوان است که در یک قرار اینترنتی با یکدیگر آشنا شده و به دنبال یک شوخی و شرطبندی در مسیری پیچیده و دلهرهآور میافتند، مسیری که درک جدیدی از زندگی و اجتماع را برای هرکدامشان رقم میزند.
کارگردان: مصطفی کیایی
رای کاربر: 7
در «عصر یخبندان» خارپشت ها تصمیم گرفتند رنج خارهای یکدیگر را تحمل کنند، اما کنار هم باشند و به هم گرما بدهند، خارپشت ها تنها جاندارانی بودند که در «عصر یخبندان» زنده ماندند.
کارگردان: وحید امیرخانی
رای کاربر: 5
میثم در به در دنبال گرفتن مجوز چاپ کتابش است؛ کتابی که قرار است معضلات ناشی از بلوغ دخترها و پسرها را حل کند...
کارگردان: علی ملاقلیپور
رای کاربر: 5
عطا و معصومه در خانهای مستأجرند، موعد اجاره آنها پایان یافته اما میخواهند در خانه بمانند.
کارگردان: تهمینه میلانی
رای کاربر: 6
یک زوج جوان و تحصیلکرده که عازم سفری به خارج از کشور هستند، پس از سالها مشاور خانوادهی خود را بطور اتفاقی در فرودگاه ملاقات میکنند و در مدت زمانی که منتظر پرواز خود هستند، اتفاقات سالهایی از زندگی خود را در مدتی که مشاور آنها در خارج از کشور به سر میبرد، مرور میکنند...
کارگردان: کمال تبریزی
رای کاربر: 7
شیرین، ماجرای آشنایی خود و خانواده اش با کسی را که قرار است به خواستگاری او بیاید روایت میکند.
کارگردان: عبدالرضا کاهانی
رای کاربر: 5
یک فیلم پر لوکیشن و اجتماعی است که همه صحنههای آن در تهران جلوی دوربین رفته است.تهران مال توِ مگه!؟
کارگردان: عبدالحسن برزیده
رای کاربر: 6
داستان کشتار دیپلمات های ایرانی در کنسولگری ایران در شهر مزار شریف افغانستان است که به دنبال حجوم نیروهای طالبان منجر به شهادت 10 تن از کارکنان کنسولگری ایران شد.
کارگردان: بهرام توکلی
رای کاربر: 6
تو میدونی من از چیه مارادونا خوشم میآد؟ از اینکه تو زندگیش هیچوقت واقعیت و رویا براش مرز نداشت، وقتی بازی میکرد با همه وجودش بازی میکرد، پرواز میکرد، بازی نمیکرد، وقتی معتاد شد یه کوه کوکائین میریخت جلوش د بکش همه چیزو تا تهش میرفت، خودشو لوس نمیکرد... همهاش برای این بود که واقعیت و رویا ب...