به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
کارگردان: سعید اسدی
رای کاربر: 1
ندا معتقد است که در زندگی فقط عشق کافی نیست بلکه باید به مسائل مالی نیز توجه کرد. به همین دلیل، نامزدی چهار سالهاش را با فرهاد به هم میزند و با مردی مسن و پولدار به نام محمود فروزش که یک شرکت خصوصی دارد ازدواج میکند و...
کارگردان: ناصر تقوایی
رای کاربر: 1
جمعآوری کارتن از دریا شغل همسر خانوادهایست که زن آن خانه را به جنون کشانده و تغییر شغل همسر و انجام مراسم مذهبی چاره آن زن میشود...
کارگردان: مصطفی آلاحمد
رای کاربر: 1
این فیلم کوتاه از خلال دوران جنگ به شکلی سمبلیک به زندگی یه زوج تازه ازدواج کرده میپردازد...
کارگردان: مهدی نادری
رای کاربر: 1
پسری کوچک از پدر و مادر پیرش به تنهایی نگهداری می کند...
کارگردان: هوشنگ درویشپور
رای کاربر: 1
یک گروه از رزمندگان برای پاکسازی میدان مین رهسپار جزیره مجنون میشوند…
کارگردان: محمدعلی سجادی
رای کاربر: 1
هرمز هدایتی بدنبال ورشکستگی خود، برای رهایی از طلبکاران طی صحنهسازی برادرش حامد در سانحه آتشسوزی متواری شده و ناپدید میگردد…
کارگردان: بهروز فرجی
رای کاربر: 1
خلبانی در وضعیتی سخت و دشوار می افتد و بدست آدم هایی نا اهل اسیر می شود و باید راهی برای رهایی از دستشان پیدا کند...
کارگردان: علی حاتمی
رای کاربر: 1
به هنگام پادشاهی احمد شاه قاجار، ابوالفتح میرزای صحاف که به همراه همسر و فرزندش اصلان از تبریز به تهران آمده و عضو انجمن مجازات است، با جذب رضا، تفنگچی معیر الدوله، نقشهای برای ترور شخصیتهایی را که از دیدگاه انجمن خائن به میهن هستند میکشند. ابوالفتح همسر و فرزندش را راهی ولایت میکند و به دستور ا...
کارگردان: فریدون حسنپور
رای کاربر: 1
پول: الله قلی خان پیرمرد تنها و بد اخلاقی است که همه ی بچه های محله از او می ترسند. روزی پولی از جیب الله قلی خان به داخل جوی آب می افتد و پسر بچه ای آن را پیدا می کند......
کارگردان: رضا ناموری فرید
رای کاربر: 1
در بهبوهه جنگ راننده آمبولانسی سعی می کند از میان بمباران خودش را به مقصد برساند...
کارگردان: محسن مخملباف
رای کاربر: 1
خورشید، پسر نه ساله تاجیک، به همراه مادرش در خانهای اجارهای زندگی میکند...
کارگردان: مهدی هاشمی، سیدناصر هاشمی
رای کاربر: 1
این فیلم داستان گروه تئاتری از دانش آموزان جوان است که به دیدار یک استاد تعزیه میروند و از طریق دیدار با استاد، آنها سفری به خاطرات کودکی او میکنند. سفری شگفت انگیز که آنها را با جوانی به نام مراد آشنا میکند. کسی که پس از ماجراهای بسیار بدل به استاد میشود.