به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
کارگردان: کیومرث پوراحمد
رای کاربر: 2
نوجوانی به نام «مجید» مشغول ساختن یک فیلم 8میلیمتری است. تحت شرایطی «مجید» مجبور میشود پولی را که برای تهیهی نگاتیو در اختیار دارد به کسی بپردازد و بعد شرم مانع میشود که پول را از آن شخص مطالبه کند. از این مرحله است که درگیریها شروع میشود. درگیریهای «مجید» هم شکل سینمایی دارد به طوری که فقط تا...
کارگردان: کیومرث پوراحمد
رای کاربر: 2
مجید در تدارک سفر به شیراز است که اولین سفر اوست. او برنامه های زیادی برای سفرش دارد ولی همه چیز برخلاف پیش بینی او پیش می رود.
کارگردان: داریوش مهرجویی
رای کاربر: 2
«حسام» برای درمان بیماریاش مجبور است به خارج از کشور مسافرت کند. «سارا» همسر وی، مخارج او را تأمین میکند، اما میگوید که این پول را از محل ارثیهی پدرش به دست آورده است. «حسام» بهبود مییابد. «سارا» پنهان از چشم شوهرش با کار سخت و مداوم خیاطی سعی میکند بدهیهای خود را پرداخت کند. «گشتاسب» مردی که...
کارگردان: حمید تمجیدی
رای کاربر: 2
«جهاننور» برای اینکه زندگی جدید خود را با همسرش شروع کند، احتیاج به یک خانه دارد. جواهرفروش طماعی به قصد مقابله با رقیب خود حاضر میشود خانهای در اختیار «جهاننور» قرار دهد، به شرطی که او در انجام نقشهای یاری اش کند. آنها پسر رقیب جواهرفروش را میربایند و به مکان دورافتادهای میبرند، اما ...
کارگردان: کیومرث پوراحمد
رای کاربر: 2
قصهی اول: جدول ضرب - «مجید» ریاضیاش ضعیف است. دبیر ریاضی جدول ضرب را با تسبیح از او میپرسد. برای «مجید» تسبیح کابوس میشود. «مجید» در جستجوی راهی است که از این کابوس خلاص شود، اما بیشتر به مخمصه میافتد... قصهی دوم: تشویق - «مجید» یکبار از ریاضی چهارده میگیرد. آقای ناظم میخواهد سر صف دربارهی...
کارگردان: فتحعلی اویسی
رای کاربر: 2
«مریم» دخترک شش سالهای که خانوادهاش را در جریان جنگ از دست داده، در یک پرورشگاه زندگی میکند. «مریم» علاقهمند به زنی به نام «فرشته» است که در خانهای روبروی پرورشگاه زندگی میکند. یک خانواده (نسرین و همسرش) او را به فرزندی پذیرفته و با خود به شمال میبرند. اما «مریم» به مکاتبه با «فرشته» میپرداز...
کارگردان: کامبوزیا پرتوی
رای کاربر: 2
در آغاز جنگ تحمیلی، ارتش بعثی شهرکی مرزی را اشغال میکند. اهالی شهر شتابزده به کوهها پناه میبرند. تنی چند در شهر ماندهاند. دخترکی در میان اجساد زنده مانده است. او هنگام گریز نوزادی را مییابد. حال او مادری است که در هنگامهی جنگ باید نوزادش را نگهداری کند...
کارگردان: کیانوش عیاری
رای کاربر: 2
اتومبیل یک مهاجر جنگی آبادانی مقیم تهران به سرقت برده میشود. او همراه با پسرش جستجوی نومیدکننده را برای یافتن تنها داراییش آغاز میکند. در نیمهی راه با مردی آشنا میشود که به اقتضای حرفهاش میتواند او را در ردیابی اتومبیل مسروقه کمک کند. طی این جستجو، «برنا» پسر مرد نیز در پی یافتن عینک گمشدهاش ...
کارگردان: خسرو شجاعی
رای کاربر: 2
«علی» و «مرجان» دو دانشجو هستند که قرار است با یکدیگر ازدواج کنند. «مرجان» ناگهان پی میبرد که در آستانهی مرگ قرار دارد. پذیرفتن این واقعیت آن هم در آغاز یک زندگی جدید برای او سخت و دشوار است. در نهایت «مرجان» با اهدای چشمان خود به یک دختر نابینا و کلیههایش به بیماران نیازمند، خود را برای پذیرش وا...
کارگردان: سیروس الوند
رای کاربر: 2
زن و شوهری (زهرا و محمود) در حال جدا شدن از یکدیگر هستند، چون «محمود» قصد ترک وطن دارد. «زهرا» که یک مهاجر جنگی است میخواهد به زادگاهش، در خوزستان، برگردد. روز جدایی، «زهرا» پی میبرد که حامله است و «محمود» اکنون خود را در موقعیت تازهای مییابد، سعی میکند ترتیب سقط جنین را بدهد، اما بعداً از این ...
کارگردان: محمدعلی طالبی
رای کاربر: 2
دخترکی فکر میکند چکمههایی که تازه خریده است زیباترین چیزهای دنیا است، اما در برخورد با یک پسربچه درمییابد که چه چیز میتواند زیباتر از چکمههای او باشد.
کارگردان: سعید حاجیمیری
رای کاربر: 2
در روزهای اول جنگ «طالب»، ارباب روستای مالکیه، راه ورود ارتش عراق را به این روستا هموار میکند. «رحمان» نوجوان دوازده ساله و چوپان گاومیشهای «طالب»، تنها فردی است که اجازه پیدا میکند در مناطق اطراف رفت و آمد کند. «جاسب» دوست «رحمان» که به تازگی از سربازی آمده هنگام فرار از روستا مجبور به کشتن یک س...