به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
کارگردان: شکوفه جباری
رای کاربر: 1
علی پسربچهای تنهاست که با مادربزرگ خود در روستا زندگی میکند و تنها همدم او یک بز به نام قلقلی است که همیشه نقاشیاش را برای معلمش میکشد. مادربزرگ به دلیل بدهکاری، بز را میفروشد. علی میماند و زنگوله...
کارگردان: مارک فورستر
رای کاربر: 1
کارمند سازمان ملل "گری لین" برای جلوگیری از گسترش بیماری که انسان ها را تبدیل به زامبی می کند دنیا را زیر پا می گذارد. زامبی هایی که ارتش ها و دولت ها را سرنگون کرده و خطر نابودی کل نژاد انسان, دنیا را تهدید می کند و ....
کارگردان: هاتف علیمردانی
رای کاربر: 1
سینا چند ماه بیشتر برای قبولی در کنکور فرصت ندارد. از یک سو بنیاد متزلزل خانوادگی و از سوی دیگر آشنایی او با یک جوان خیابانی عاشق موسیقی ماجراهایی را برای او رقم میزند...
کارگردان: سیدشهاب حسینی
رای کاربر: 1
داستان یک نویسندهی متفکر است که به دنبال نوشتن پایانی جاودان برای داستانش است و با اقامت درطبقه وسط یک آپارتمان، بر اساس دریافت هایش از زندگی و آدمهای اطراف برای کشف جاودانگی داستان آنها را تجسم میکند و با ظهور در قالب شخصیتهای مختلف یک سفر فلسفی را طی میکند...
کارگردان: تارا اوتادی
رای کاربر: 1
صابر ساعدی جراح مغز ٥٥ سالهای است که در پی خرابی اتومبیلش در جاده به مهمانخانهی روستا مراجعه میکند که مسئول پذیرش مهمانخانه به دلیل تکمیل بودن ظرفیت او را به ویلایی راهنمایی میکند که متعلق به چهار مرد مسن است. صابر بعد از ورود به ویلا و صحبت در مورد اجاره اتاق متوجه میشود که مردها بازنشستگان وز...
کارگردان: حمید زرگرنژاد
رای کاربر: 1
ماجرای سربازی که روزهای پایانی خدمت را به همراه مشکلاتی که در جاده پیش رو دارد پشت سر میگذارد. او بر خلاف دستور مافوقش عمل میکند، مافوقی که با او رابطهای صمیمی و پدرانه دارد. این امر باعث حوادث بعدی دیگری میشود...
کارگردان: بهمن گودرزی
رای کاربر: 1
قدیمیا میگن طرف اینقدر شیر داغ خورده دهنشو سوزنده، موقعی که می خواد دوغ بخوره فوتش میکنه. حالا این شده حکایت آدمای آتیش بازی یا اینقدر تخته گاز میرن که یاتاقان میزنه یا اینقدر احتیاط رو رعایت میکنن که از انورو بوم می افتن...
کارگردان: داریوش مهرجویی
رای کاربر: 1
تیمسار سلیمانی و همسرش در روابط خود به بن بست میرسند. تلاشهای وکیل خانواده برای بهبود اوضاع زندگی آنها بینتیجه میماند. سالها بعد گناهان تیمسار گریبان مازیار (پسر جوانش) را میگیرد و مسیر عشق و زندگی او را دشوار میسازد.